گنجور

غزل شمارهٔ ۹۲۵

دو ماه پهلوی همدیگرند بر در عید
مه مصور یار و مه منور عید
چو هر دو سر به هم آورده‌اند در اسرار
هزار وسوسه افکنده‌اند در سر عید
ز موج بحر برقصند خلق همچو صدف
ولیک همچو صدف بی‌خبر ز گوهر عید
ز عید باقی این عید آمده‌ست رسول
چو دل به عید سپاری تو را برد بر عید
به روز عید بگویم دهل چه می‌گوید
اگر تو مردی برجه رسید لشکر عید
قراضه دو که دادی برای حق بنگر
جزای حسن عمل گیر گنج پرزر عید
وگر چو شیشه شکستی ز سنگ صوم و جهاد
می حلال سقا هم بکش ز ساغر عید
از این شکار سوی شاه بازپر چون باز
که درپرید به مژده ز شه کبوتر عید
تو گاو فربه حرصت به روزه قربان کن
که تا بری به تبرک هلال لاغر عید
وگر نکردی قربان عنایت یزدان
امید هست که ذبحش کند به خنجر عید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دو ماه پهلوی همدیگرند بر در عید
مه مصور یار و مه منور عید
هوش مصنوعی: دو ماه در کنار یکدیگر در شب عید و در زیر نور یار قرار دارند.
چو هر دو سر به هم آورده‌اند در اسرار
هزار وسوسه افکنده‌اند در سر عید
هوش مصنوعی: وقتی که هر دو طرف به توافق رسیده‌اند، در دل هزاران فکری و وسوسه‌ای به وجود آمده است که در ایام عید به ذهنشان می‌آید.
ز موج بحر برقصند خلق همچو صدف
ولیک همچو صدف بی‌خبر ز گوهر عید
هوش مصنوعی: مردم همان‌طور که صدف‌ها از امواج دریا می‌رقصند، در شادی و سرور عید به وجد آمده‌اند، اما مانند صدف‌ها از گوهر و حقیقت این جشن بی‌خبرند.
ز عید باقی این عید آمده‌ست رسول
چو دل به عید سپاری تو را برد بر عید
هوش مصنوعی: این عید فرخنده خبر می‌آورد که اگر دل خود را به جشن و شادی واگذاری، تو را به بزرگ‌‌ترین عیدها می‌برد.
به روز عید بگویم دهل چه می‌گوید
اگر تو مردی برجه رسید لشکر عید
هوش مصنوعی: در روز عید، اگر تو برایم بیایی، صدای دهل چه پیامی دارد، چون لشکر عید به خاطر تو در حال آمدن است.
قراضه دو که دادی برای حق بنگر
جزای حسن عمل گیر گنج پرزر عید
هوش مصنوعی: اگر دو قراضه به عنوان حق و مزد کار خود دریافت کردی، به نتایج و پاداش نیکی‌هایت توجه کن که همانند گنج باارزش در روز عید است.
وگر چو شیشه شکستی ز سنگ صوم و جهاد
می حلال سقا هم بکش ز ساغر عید
هوش مصنوعی: اگر تو مانند شیشه بر اثر سنگ شکستی، در این صورت صوم و جهاد هم نمی‌تواند تو را از معاصی دور کند. پس بیا و از جام عید، شراب بنوش و از زندگی لذت ببر.
از این شکار سوی شاه بازپر چون باز
که درپرید به مژده ز شه کبوتر عید
هوش مصنوعی: پس از این صید، به سوی شاه برگرد، مانند باز که بعد از پروازش، با خبر خوشی از سوی پادشاه، مانند کبوتر در روز عید، بازمی‌گردد.
تو گاو فربه حرصت به روزه قربان کن
که تا بری به تبرک هلال لاغر عید
هوش مصنوعی: حرص و ولع خود را کنار بگذار و مادیات را فدای معنویات کن تا به برکت روز عید و افزایش برکت‌ها دست یابی.
وگر نکردی قربان عنایت یزدان
امید هست که ذبحش کند به خنجر عید
هوش مصنوعی: اگر به تو توجه نکردی و به نعمت‌های الهی اهمیت ندهی، امیدی وجود دارد که آن نعمت‌ها به دست تقدیر از بین بروند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹۲۵ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1403/12/20 20:02
رضا کاکولوند

دانلود: تصنیف مژده ی عید، خواننده و آهگساز رضاکاکولوند، شعر مولانا

Reza Kakulvand Tasnif MoJdeye Eid  Singer & Music Composer Poetry Molana ghazaliate shams