غزل شمارهٔ ۹۲۴
به روحهای مقدس ز من سلام برید
به عاشقان مقدم ز من پیام برید
به روز وصل چو برقم شب فراق چو ابر
از این دو حال مشوش بگو کدام برید
خدای خصم شما گر به پیش آن خورشید
ز ماه و شمع و ستاره و چراغ نام برید
سیاه کاسه شوی ار ز مطبخ عشقش
به سوی خوان کرم دیگهای خام برید
نشان دهم که شما آتش از کجا آرید
ز برق نعل شهنشاه خوش خرام برید
ولیک مرکب تندست هان و هان زنهار
نه زین هلد نه لگام ار شما لگام برید
حیات یابد آن جا اگر چه مُرده برید
حلال گردد آن جا اگر حرام برید
هزار بند چو عشقش ز پای جان بگشاد
مرا دو دست گرفته به آن مقام برید
ز لوح عشق نبشتیم این غزلها را
به شمس مفخر تبریز از این غلام برید
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به روحهای مقدس ز من سلام برید
به عاشقان مقدم ز من پیام برید
هوش مصنوعی: به ارواح پاک و محترم از طرف من سلام بفرستید و به عاشقان، پیامی از طرف من برسانید.
به روز وصل چو برقم شب فراق چو ابر
از این دو حال مشوش بگو کدام برید
هوش مصنوعی: در روز وصال مانند برق شاداب و سرزندهام، اما در شب فراق مانند ابر غمزده و پریشان. از این دو حالت که دلم در آن به هم ریخته است، بگو کدام یک را انتخاب کنم؟
خدای خصم شما گر به پیش آن خورشید
ز ماه و شمع و ستاره و چراغ نام برید
هوش مصنوعی: اگر دشمنان شما در مقایسه با آن خورشید، به ماه و شمع و ستاره و چراغ بیاحترامی کنند، به راستی که قدرت خداوند برتر است.
سیاه کاسه شوی ار ز مطبخ عشقش
به سوی خوان کرم دیگهای خام برید
هوش مصنوعی: اگر به خاطر محبت او در آشپزخانه عشقش کاری کنی، به سوی سفرهای میروی که پر از نعمت و برکت است.
نشان دهم که شما آتش از کجا آرید
ز برق نعل شهنشاه خوش خرام برید
هوش مصنوعی: من به شما نشان میدهم که چگونه آتش را از جایی به دست میآورید، از جرقهای که از نعل اسب شاه بزرگ و باوقار فرود میآید.
ولیک مرکب تندست هان و هان زنهار
نه زین هلد نه لگام ار شما لگام برید
هوش مصنوعی: اما بیخود نروید، این مرکب تند و تیز است. مواظب باشید! نه دهنهاش را بزنید و نه لگامش را بگیرید. اگر شما لگامش را پاره کنید، کار از دست میرود.
حیات یابد آن جا اگر چه مُرده برید
حلال گردد آن جا اگر حرام برید
هوش مصنوعی: در آن مکان، حتی اگر چیزی مرده باشد، زندگی تازهای پیدا میکند و اگر چه چیزی از آنجا حرام باشد، در آن مکان حلال میشود.
هزار بند چو عشقش ز پای جان بگشاد
مرا دو دست گرفته به آن مقام برید
هوش مصنوعی: عشق او هزاران قید و بند را از جان من باز کرد و با دو دستم به آن مقام والا رساند.
ز لوح عشق نبشتیم این غزلها را
به شمس مفخر تبریز از این غلام برید
هوش مصنوعی: از عشق، این غزلها را برای شمس تبریزی نوشتهایم و این کار را به افتخار او انجام دادهایم.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۹۲۴ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1397/05/13 17:08
هانیه سلیمی
در مصرع "حیات یابد آنجا،را ، اگر چه مرده برید" به نظر را اضافه است و مصرع را از وزن انداخته
چنانچه در مصرع دوم همین بیت نیز بعد از آنجا، را نیامده.
1399/02/19 14:05
Mohamadjavad
سلام، به نظر من بیت سوم وزن درستی نداره
ممنون از سایت خوبتون
1400/01/09 10:04
در بیت خدای خصم شما ... مصرع دوم وزن اشتباه است باید جای ستاره و چراغ تعویض شود. به این صورت درست است:
ز ماه و شمع و چراغ و ستاره نام برید