برگردان به زبان ساده
ز بانگ پست تو ای دل بلند گشت وجود
تو نفخ صوری یا خود قیامت موعود
هوش مصنوعی: ای دل، صدای ضعیف تو باعث شده است که وجودت به مرتبهای برسد که مانند دمیده شدن روح در بقا باشد، یا اینکه به قیامت موعود نزدیک شدهای.
شنودهام که بسی خلق جان بداد و بمرد
ز ذوق و لذت آواز و نغمه داوود
هوش مصنوعی: شنیدهام که بسیاری از مردم به خاطر زیبایی و لذت صدای داوود جان خود را فدای آن کرده و از دنیا رفتهاند.
شها نوای تو برعکس بانگ داوودست
کز آن بمرد و از این زنده میشود موجود
ای شاه (مخاطب شاعر) صدای تو برعکس صدای داوود است صدای او میکشد و اما صدای تو باعث زنده شدن مردگان میشود.
ز حلق نیست نوایت ولیک حلقه رباست
هزار حلقه ربا را چو حلقه او بربود
هوش مصنوعی: از گلو صدای تو نیست، ولی حلقهای که در آن به دام افتادهام، هزاران حلقه را تسخیر کرده و مانند آن حلقه، بقیه را هم از خود دور کرده است.
دلا تو راست بگو دوش می کجا خوردی
که از پگاه تو امروز مولعی به سرود
هوش مصنوعی: ای دل، راست بگو دیروز کجا رفتی که امروز از صبح تا حالا در حال سرود خواندن هستی؟
سرود و بانگ تو زان رو گشاد میآرد
که آن ز روح معلاست نی ز جسم فرود
هوش مصنوعی: صدای تو از این رو آزاد میشود که از روحی بلندمرتبه سرچشمه میگیرد و نه از جسمی پایین.
چو بند جسم نگشتی گشاد جان دیدی
که هر که تخم نکو کشت دخل بد ندرود
هوش مصنوعی: وقتی که قیدها و محدودیتهای جسمی را کنار بزنی و آزادی روح را احساس کنی، متوجه میشوی که هر کسی که کار خوب یا نیکی انجام دهد، در نهایت از نتیجه آن بهرهمند خواهد شد و نمیتواند زیان کند.
یقین که بوی گل فقر از گلستانیست
مرود هیچ کسی دید بیدرخت مرود
هوش مصنوعی: به طور قطع میتوان گفت که بوی گل فقر از باغی ناشی میشود که هیچ درختی در آن وجود ندارد. هیچکس این باغ را ندیده است.
خنک کسی که چو بو برد بوی او را برد
خنک کسی که گشادی بیافت چشم گشود
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که بوی محبوبش را احساس کند و خوشا به حال کسی که پس از مدتی انتظار، درهای تازهای را به رویش بگشاید و حقیقت را ببیند.
خنک کسی که از این بوی کرته یوسف
دلش چو دیده یعقوب خسته واشد زود
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که از عطر لباس یوسف دلش مانند دل یعقوب که در فراق فرزندش آزرده بود، به سرعت آرامش پیدا کند.
ز ناسپاسی ما بسته است روزن دل
خدای گفت که انسان لربه لکنود
هوش مصنوعی: به خاطر کفر ما، راه ورود به دل ما بسته است. خداوند فرمود که انسان، در حقیقت، موجودی یادگیرنده و قابل اصلاح است.
تو سود می طلبی سود میرسد از یار
ولی چو پی نبری کز کجاست سود چه سود
هوش مصنوعی: اگر به دنبال بهره و فایدهای هستی، این بهره از دوست به تو میرسد، اما اگر نگاهی به منبع و مسیر این بهره نداشته باشی، آن سود برای تو ارزشی نخواهد داشت.
ستاره ایست خدا را که در زمین گردد
که در هوای ویست آفتاب و چرخ کبود
هوش مصنوعی: یک ستاره است که خداوند آن را در زمین قرار داده است. این ستاره به گونهای است که در فضای خود آفتاب و آسمان به دور او میچرخند.
بسا سحر که درآید به صومعه مؤمن
که من ستاره سعدم ز من بجو مقصود
هوش مصنوعی: در بسیاری از صبحها، مؤمنی به صومعه میآید که من شانس بزرگی هستم و از من بخواه که هدف خود را بیابی.
ستارهام که من اندر زمینم و بر چرخ
به صد مقامم یابند چون خیال خدود
هوش مصنوعی: من مانند ستارهای هستم که در زمین قرار دارم و در آسمان نیز با مقامهای زیادی شناخته میشوم، مانند خیالی که در ذهنها شکل میگیرد.
زمینیان را شمعم سماییان را نور
فرشتگان را روحم ستارگان را بود
هوش مصنوعی: من برای زمینیان مانند شمعی هستم، برای سماییان نور، برای فرشتگان روح و برای ستارگان وجودی دارم.
اگر چه ذره نمایم ولیک خورشیدم
اگر چه جزو نمایم مراست کل وجود
هوش مصنوعی: اگرچه به نظر میرسد که کوچک و ناچیز هستم، اما در واقعیت مانند خورشید عظیم و پرنور هستم. هرچند که ممکن است جزئی از کل به حساب آیم، در حقیقت، تمام وجود متعلق به من است.
اگر چه قبله حاجات آسمان بودهست
به آسمان منگر سوی من نگر بین جود
هوش مصنوعی: هرچند طلبهای انسان به درگاه آسمان است و به آنجا توجه دارد، اما به آسمان نگاه نکن؛ به من بنگر و generosity و بخشندگی مرا مشاهده کن.
ز روی نخوت و تقلید ننگ دارد از او
بلیس وار که خود بس بود خدا مسجود
هوش مصنوعی: از روی تکبر و تقلید، ابلیس از او شرم دارد، چرا که خود خداوند است که شایسته پرستش و ستایش میباشد.
جواب گویدش آدم که این سجود او راست
تو احولی و دو میبینی از ضلال و جحود
هوش مصنوعی: آدم به او پاسخ میدهد که این سجدهای که تو میکنی، به خاطر تو تعیین شده است. تو در حالتی هستی که خود را گم کردهای و دو جنبهی نادرست و عدم شناخت داری.
ز گرد چون و چرا پردهای فرود آورد
میان اختر دولت میان چشم حسود
هوش مصنوعی: پردهای به دور از شک و تردید فرود آورد تا مانع ببیند، و در نتیجه میان خوشبختی و چشمان حسود فاصله ایجاد کرد.
ستاره گوید رو پرده تو افزون باد
ز من نماندی تنها ز حضرتی مردود
هوش مصنوعی: ستاره میگوید: ای پرده، امیدوارم که تو بیش از من باشی و مرا تنها نگذاری، زیرا من از درگاه یک شخص مردود و ناپسند طرد شدهام.
بسا سال و جوابی که اندر این پردهست
بدین حجاب ندیدی خلیل را نمرود
هوش مصنوعی: سالها پاسخهایی در این پرده پنهان است که به خاطر این حجاب، نتوانستی خلیل را از نمرود ببینی.
چه پرده است حسد ای خدا میان دو یار
که دی چو جان بدهاند این زمان چو گرگ عنود
هوش مصنوعی: چقدر حسد میان دو دوست وجود دارد، که دیروز جانشان را برای هم فدای کردند، اما امروز مانند گرگ بدجنس شدهاند.
چه پرده بود که ابلیس پیش از این پرده
به سجده بام سموات و ارض میپیمود
هوش مصنوعی: چه رازی در کار بود که ابلیس قبل از این، در آسمان و زمین به سجده مشغول بود؟
به رغبت و به نشاط و به رقت و به نیاز
به گونه گونه مناجات مهر میافزود
هوش مصنوعی: با اشتیاق، خوشحالی، محبت و نیاز، به طرق مختلف دعا و نیایش میکرد و به عشق میافزود.
ز پرده حسدی ماند همچو خر بر یخ
که آن همه پر و بالش بدین حدث آلود
هوش مصنوعی: مانند خری که بر یخ گیر کرده، از حسادت در پردهای مخفی مانده است و با وجود بال و پر فراوانش، به خاطر آلودگی و محدودیت نمیتواند پرواز کند.
ز مسجد فلکش راند رو حدث کردی
حدیث مینشنود و حدث همیپالود
هوش مصنوعی: از مسجد که به آسمان نگاه کردی، تو خبرهایی را شنیدی و گفتگوهایی را هم آغاز کردی که با هم مخلوط شدهاند.
چرا روم به چه حجت چه کردهام چه سبب
بیا که بحث کنیم ای خدای فرد ودود
هوش مصنوعی: چرا باید بروم و به چه دلیلی؟ چه کردهام و چه چیزی باعث این شده است؟ بیایید با هم صحبت کنیم، ای خدای یکتا و مهربان.
اگر به دست تو کردی که جمله کرده تست
ضلالت و ثنی و مسیحیان و یهود
هوش مصنوعی: اگر همهی آنچه به دست تو میآید، نتیجهی گمراهی و انحراف است، پس تو به همهی این گروهها، از جمله مسیحیان و یهودیان، مربوط میشوی.
مرا چه گمره کردی مراد تو این بود
چنان کنم که نبینی ز خلق یک محمود
هوش مصنوعی: من را چه گمراه کردی؟ هدف تو این بود که طوری رفتار کنم که هیچکس جز تو، مرا نبیند.
بگفت اگر بگذارم برآ به کوه بلند
وگر نه قعر فرورو چو لنگر مشدود
هوش مصنوعی: اگر من اجازه بدهم، به قلهی بلند کوه میرسد و گرنه به قعر دریا میافتد، مانند لنگری که به ته دریا بسته شده است.
تو را چه بحث رسد با من ای غراب غروب
اگر نه مسخ شدستی ز لعنت مورود
هوش مصنوعی: چرا به من باور نداری ای کلاغ غروب؟ اگر لعنت مار باعث تغییر تو نشده باشد.
خری که مات تو گردد ببرد از در ما
نخواهمش که بود عابد چو ما معبود
هوش مصنوعی: اگر خر و حیوانی هم به خاطر تو دیوانه و مستان شود، ورودش به خانهام را نمیپذیرم، چرا که ما عبادتی میکنیم که شایستهاش هستیم و تو هم معبود ما هستی.
ولی کسی که به دستش چراغ عقل بود
کجا گذارد نور و کجا رود سوی دود
هوش مصنوعی: کسی که عقل و درایت دارد، هرگز نور و روشنایی را رها نمیکند و به سوی تاریکی و دود نمیرود.
بگفت من به دمی آن چراغ را بکشم
بگفت باد نتاند چراغ صدق ربود
هوش مصنوعی: گفت من میتوانم در یک لحظه آن چراغ را خاموش کنم، اما باد گفت که نمیتواند نور صدق را از بین ببرد.
هر آنک پف کند او بر چراغ موهبتم
بسوزد آن سر و ریشش چو هیزم موقود
هوش مصنوعی: هر زمان که کسی بر چراغ نعمت من دمیده و آن را خاموش کند، سر و ریش او همچون هیزم آتش خواهد سوخت.
هزار شکر خدا را که عقل کلی باز
ز بعد فرقت آمد به طالع مسعود
هوش مصنوعی: هزار بار سپاسگزارم خدا را که پس از مدتها جدایی، عقل و درک من دوباره به روزهای خوب و خوشبختی بازگشته است.
همه سپند بسوزیم بهر آمدنش
سپند چه که بسوزیم خویش را چون عود
هوش مصنوعی: بیایید همه چیز را برای ورود او بسوزانیم، چه فرقی میکند که خود را آتش بزنیم مانند بخور.
چو خویش را بنمود او ز خویش خود ببریم
به کوه طور چه آریم کاه دودآلود
هوش مصنوعی: وقتی که او خودش را به ما نشان داد، ما به خودمان آمدیم و از آن حالت خارج شدیم. حالا در کوه طور چه کار کنیم و چگونه میتوانیم کاه یا دود بیفایده را در این وضعیت کنار بگذاریم؟
چو موش و مار شدستیم ساکن ظلمت
درون خاک مقیمان عالم محدود
هوش مصنوعی: ما مانند موش و مار، در تاریکی زیر زمین ساکن شدهایم و در جهانی محدود زندگی میکنیم.
چو موش جز پی دزدی برون نهایم از خاک
چه برخوریم از آن رفتن کژ مفسود
هوش مصنوعی: ما همچون موشی هستیم که تنها برای دزدی از خاک بیرون نمیآییم، پس چرا از رفتن به راهی نادرست ترس داشته باشیم؟
چو موش ماش رها کرد اژدهاش کنی
چو گربه طالع خوانش شود جمله اسود
هوش مصنوعی: وقتی که موش از چنگ اژدها رها شود، مانند گربه میتواند خوشبختیاش را بخواند و همه چیز برایش مهیا میشود.
خدای گربه بدان آفرید تا موشان
نهان شوند به خاک اندرون به حبس خلود
هوش مصنوعی: خداوند گربه را آفرید تا موشها در زیر خاک قایم شوند و در دنیای جاودانگی به آرامش برسند.
دم مسیح غلام دمت که پیش از تو
بد از زمانه دم گیر راه دم مسدود
هوش مصنوعی: اینجا به نوعی به محبت و ارادت اشاره شده که قبل از ورود شخصیتی بزرگ و مقدس مانند مسیح، زمانه و شرایط سخت و تاریک بوده است. بنابراین، محبت و نور او باعث حل مشکلات و گشایش در زندگی انسانها میشود. این بیان به قدرت عشق و فداکاری اشاره دارد که میتواند زندگی انسانها را تغییر دهد و به آنها امید و روشنی ببخشد.
همه کسان کس آنند کش کسی کرد او
همه جهانش ببخشید چون بر او بخشود
هوش مصنوعی: هر کسی که از دیگری چیزی به دست آورده باشد، در واقع تمام جهان خود را به او بخشیده است، زیرا وقتی که کسی به دیگران میبخشد، نشاندهنده این است که او از دارایی و ارزشهای خود گذشته است.
خموش باش که گفتار بیزبان داری
که تار او نبود نطق و بانگ و حرفش پود
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا در سکوت تو حرفی نهفته است که اگر زبان نداشته باشد، ارزش و عمق خاص خود را دارد.
چو سر ز سجده برآورد شمس تبریزی
هزار کافر و مؤمن نهاد سر به سجود
هوش مصنوعی: زمانی که شمس تبریزی از سجده برخاست، هزاران کافر و مؤمن به احترام او، سرهایشان را به خاک گذاشتند و به سجده رفتند.