غزل شمارهٔ ۹۰۴
ز باد حضرت قدسی بنفشه زار چه میشد
درختهای حقایق از آن بهار چه میشد
دل از دیار خلایق بشد به شهر حقایق
خدای داند کاین دل در آن دیار چه میشد
ز های و هوی حریفان ز نای و نوش ظریفان
هوای نور صبوح و شراب نار چه میشد
هزار بلبل مست و هزار عاشق بیدل
در آن مقام تحیر ز روی یار چه میشد
چو عشق در بر سیمین کشید عاشق خود را
ز بوسههای چو شکر در آن کنار چه میشد
در آن طرف که ز مستی تو گل ز خار ندانی
عجب که گل چه چشید و عجب که خار چه میشد
میان خلعت جانان قبول عشق خرامان
به بارگاه تجلی ز کار و بار چه میشد
به باد و آتش و آب و به خاک عشق درآمد
به نور یک نظر عشق هر چهار چه میشد
چو شمس مفخر تبریز زد آتشی به درختی
ز شعلههای لطیفش درخت و بار چه میشد
غزل شمارهٔ ۹۰۳: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را نگذاردغزل شمارهٔ ۹۰۵: شدم ز عشق به جایی که عشق نیز نداند
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز باد حضرت قدسی بنفشه زار چه میشد
درختهای حقایق از آن بهار چه میشد
هوش مصنوعی: اگر نسیم الهی به باغ بنفشه بوزد، درختان حقیقت چه حال و هوایی پیدا میکنند و از زیبایی بهار چه خواهند شد؟
دل از دیار خلایق بشد به شهر حقایق
خدای داند کاین دل در آن دیار چه میشد
هوش مصنوعی: دل از میان مردم جدا شد و به سرزمین حقیقت رفت. خدا میداند که این دل در آنجا چه حالتی خواهد داشت.
ز های و هوی حریفان ز نای و نوش ظریفان
هوای نور صبوح و شراب نار چه میشد
هوش مصنوعی: از شلوغی و سر و صدای رقیبان و نغمه و نوش جانهای هنرمندان، چه میشد اگر به فضیلت صبح و شراب آتشین میپرداختیم؟
هزار بلبل مست و هزار عاشق بیدل
در آن مقام تحیر ز روی یار چه میشد
هوش مصنوعی: در آن مکان، هزار بلبل شاد و هزار عاشق بیتاب به خاطر زیبایی چهره محبوب چه حالتی داشتند.
چو عشق در بر سیمین کشید عاشق خود را
ز بوسههای چو شکر در آن کنار چه میشد
هوش مصنوعی: وقتی عشق در آغوش معشوقهاش قرار میگیرد، عاشق از بوسههای شیرین او چقدر خوشحال میشود و چه احساسی پیدا میکند.
در آن طرف که ز مستی تو گل ز خار ندانی
عجب که گل چه چشید و عجب که خار چه میشد
هوش مصنوعی: در آن سوی دنیا، وقتی به خاطر حال خوشی که داری، نمیتوانی تفاوت گل و خار را درک کنی، جای تعجب نیست که گل چه تجربهای دارد و خار چه حالتی پیدا میکند.
میان خلعت جانان قبول عشق خرامان
به بارگاه تجلی ز کار و بار چه میشد
هوش مصنوعی: در لحظهای که محبوب با زیبایی و دلربایی خود به پیشگاه تجلی میآید، عشق و محبت در دل به گونهای میپیچد که کار و فعالیتهای روزمره دیگر اهمیتی ندارند.
به باد و آتش و آب و به خاک عشق درآمد
به نور یک نظر عشق هر چهار چه میشد
هوش مصنوعی: عشق به عناصر طبیعی مانند باد، آتش، آب و خاک نفوذ کرده و با نوری که از یک نگاه عاشقانه میتابد، تمامی این عناصر تحت تاثیر قرار میگیرند.
چو شمس مفخر تبریز زد آتشی به درختی
ز شعلههای لطیفش درخت و بار چه میشد
هوش مصنوعی: وقتی شمس تبریزی با شعلههای نرم و ملایم خود آتش بر درختی افکند، درخت و میوهاش چه حالتی پیدا میکرد.
حاشیه ها
1396/02/14 17:05
معصومه مرادی
این غزل به شرح مکاشفات مولانا پرداخته است و دیدههایش را به تصویر میکشد. در این دست غزلها مولانا از باد یا نسیم استفاده میکند.