گنجور

غزل شمارهٔ ۸۸۹

روی تو چون روی مار خوی تو زهر قدید
ای خنک آن را که او روی شما را ندید
من شده مهمان تو در چمن جان تو
پای پر از خار شد دست یکی گل نچید
ای مثل خارپشت گرد تو خار درشت
خار تو ما را بکشت مار تو ما را گزید
با تو موافق شدم با تو منافق شدم
بر دبه عاشق شدم در دبه زیت پلید

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روی تو چون روی مار خوی تو زهر قدید
ای خنک آن را که او روی شما را ندید
هوش مصنوعی: چهره تو شبیه چهره مار است و ویژگی‌های تو مانند زهر اوست. خوشا به حال کسی که چهره تو را نبیند.
من شده مهمان تو در چمن جان تو
پای پر از خار شد دست یکی گل نچید
هوش مصنوعی: من در چمن تو مهمان شده‌ام و جان تو را در دلم دارم، اما به خاطر نوشته های پر از درد و رنجی که دارم، نتوانستم هیچ گلی بچینم.
ای مثل خارپشت گرد تو خار درشت
خار تو ما را بکشت مار تو ما را گزید
هوش مصنوعی: ای مانند خارپشت، دور تو کوه‌های بزرگ خاری است. این خاری که تو به وجود آورده‌ای، ما را نابود کرد و مار تو، ما را نیش زد.
با تو موافق شدم با تو منافق شدم
بر دبه عاشق شدم در دبه زیت پلید
هوش مصنوعی: من با تو هم‌نظر شدم و در عین حال منافق شدم، به عشق دبه‌ای (که در آن زیت مملو از مواد ناخالص است) افتادم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۸۹ به خوانش عندلیب