گنجور

غزل شمارهٔ ۸۸۶

از رسن زلف تو خلق به جان آمدند
بهر رسن بازیش لولیکان آمدند
در دل هر لولیی عشق چو استاره‌ای
رقص کنان گرد ماه نورفشان آمدند
در هوس این سماع از پس بستان عشق
سروقدان چون چنار دست زنان آمدند
بین که چه ریسیده‌ایم دست که لیسیده‌ایم
تا که چنین لقمه‌ها سوی دهان آمدند
لولیکان قنق در کف گوشه تتق
وز تتق آن عروس شاه جهان آمدند
شاه که در دولتش هر طرفی شاهدی
سینه گشاده به ما بهر امان آمدند
شیوه ابرو کند هر نفسی پیش ما
گرچه که از تیر غمز سخته کمان آمدند
شب رو و عیار باش بر سر هر کوی از آنک
زیر لحاف ازل نیک نهان آمدند
جانب تبریز در شمس حقم دیده‌اند
ترک دکان خواندند چونک به کان آمدند

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از رسن زلف تو خلق به جان آمدند
بهر رسن بازیش لولیکان آمدند
هوش مصنوعی: مردم به خاطر زلف‌های تو به جان آمدند و به سوی تو آمدند، مانند لولکانی که به سمت بازی غش می‌کنند.
در دل هر لولیی عشق چو استاره‌ای
رقص کنان گرد ماه نورفشان آمدند
هوش مصنوعی: در دل هر فردی که عاشق است، عشق همچون ستاره‌ای می‌رقصد و دور ماه درخشانی می‌کند.
در هوس این سماع از پس بستان عشق
سروقدان چون چنار دست زنان آمدند
هوش مصنوعی: در آرزوی شور و نشاط این مراسم، افرادی با قامت زیبا و جذاب مانند درختان چنار، با دستانی بلند و آزاد به سمت ما آمدند.
بین که چه ریسیده‌ایم دست که لیسیده‌ایم
تا که چنین لقمه‌ها سوی دهان آمدند
هوش مصنوعی: ببینید که چه تبحری داریم، دستی که خود را با ذوق و سلیقه آماده کرده‌ایم، حالا این لقمه‌ها به راحتی به سمت دهان ما می‌آیند.
لولیکان قنق در کف گوشه تتق
وز تتق آن عروس شاه جهان آمدند
هوش مصنوعی: در این بیت، به زیبایی و جذابیت عروس شاه جهان اشاره شده است. لولی‌های شاد و خوشحال در کنج اتاق نشسته‌اند و از آنجا، زیبایی و ناز این عروس توجه همه را جلب کرده است. این تصویر، حاکی از شور و شوق و دلربایی عروس و همچنین خوشحالی افرادی است که در مراسم حضور دارند.
شاه که در دولتش هر طرفی شاهدی
سینه گشاده به ما بهر امان آمدند
هوش مصنوعی: در زمان سلطنت شاه، هر جا که بروی، افرادی با دل‌های باز و مهربانی به استقبال ما آمدند و نشان از امنیت و آرامش داشتند.
شیوه ابرو کند هر نفسی پیش ما
گرچه که از تیر غمز سخته کمان آمدند
هوش مصنوعی: هر لحظه نگرانی و طرز ابروهای او دل ما را می‌رباید، هرچند تیر نگاه‌هایش به ما آسیب زده باشد.
شب رو و عیار باش بر سر هر کوی از آنک
زیر لحاف ازل نیک نهان آمدند
هوش مصنوعی: در شب، با احتیاط در هر کوی و برزن گام بزن، زیرا افرادی با نیت‌های خوب و پنهانی از زمان‌های قدیم در این مکان‌ها مخفی شده‌اند.
جانب تبریز در شمس حقم دیده‌اند
ترک دکان خواندند چونک به کان آمدند
هوش مصنوعی: در طرف تبریز، به خاطر وجود نور و حقیقت شمس، مردمی را دیده‌اند که به جمع آمده‌اند و از دکان‌ها خارج شده‌اند. زیرا به دنیای باطن و معنا وارد شده‌اند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۸۶ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1398/09/21 17:12
بابک

زلف و گیس پیچان یا جعد ، رسنیست که بازی کنان صنم ، دل همه را شکار میکند . زلف پیچان ، رسن عشقست .
از رسن زلف تو ، خلق بجان آمدند بهر رسن بازیش، لولیکان آمدند
در دل هر لولئی ، عشق چو استاره ای رقص کنان گرد ماه ، نورفشان آمدند
لولیکان ِ قنق ، در کف ، گوشه تتق وز تتق آن عروس ، شاه جهان آمدند
( قنق = همان سبک شده قوناق و قوناس است، که به معنای مهمان است، ولی در اصل مقارنه هلال ماه و پروین است )