گنجور

غزل شمارهٔ ۸۸۲

جامه سیه کرد کفر نور محمد رسید
طبل بقا کوفتند ملک مخلد رسید
روی زمین سبز شد جَیب درید آسمان
بار دگر مه شکافت روح مجرد رسید
گشت جهان پرشکر بست سعادت کمر
خیز که بار دگر آن قمرین خد رسید
دل چو سُطُرلاب شد آیتِ هفت آسمان
شرح دل احمدی هفت مجلد رسید
عقل معقل شبی شد برِ سلطان عشق
گفت به اقبال تو نفس مقید رسید
پیک دل عاشقان رفت به سر چون قلم
مژده‌ی همچون شکر در دل کاغد رسید
چند کند زیر خاک صبر روان‌های پاک ؟
هین ز لحد برجهید نصر مؤید رسید
طبل قیامت زدند صور حشر می‌دمد
وقت شد ای مردگان حشر مجدد رسید
بعثر ما فی القبور حصل ما فی الصدور
آمد آواز صور روح به مقصد رسید
دوش در استارگان غلغله افتاده بود
کز سویِ نیک‌اختران اختر اسعد رسید
رفت عطارد ز دست لوح و قلم درشکست
در پی او زُهره جَست مست به فرقد رسید
قرص قمر رنگ ریخت سوی اسد می‌گریخت
گفتم خیرست گفت ساقی بیخود رسید
عقل در آن غلغله خواست که پیدا شود
کودک هم کودکست گو چه به ابجد رسید
خیز که دوران ماست شاه جهان آنِ ماست
چون نظرش جان ماست عمر مؤبد رسید
ساقی بی‌رنگ و لاف ریخت شراب از گزاف
رقص جمل کرد قاف عیش ممدد رسید
باز سلیمان روح گفت صلای صبوح
فتنه بلقیس را صرح ممرد رسید
رغم حسودان دین کوری دیو لعین
کحل دل و دیده در چشم مرمد رسید
از پی نامحرمان قفل زدم بر دهان
خیز بگو مطربا عشرتِ سرمد رسید

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جامه سیه کرد کفر نور محمد رسید
طبل بقا کوفتند ملک مخلد رسید
هوش مصنوعی: سیاه‌پوشی در کفر و ناامیدی به مهدی موعود نوید داده شد و صدای زنگ طبل جاودانگی به گوش رسید و پادشاهی ابدی و ماندگار آمد.
روی زمین سبز شد جَیب درید آسمان
بار دگر مه شکافت روح مجرد رسید
هوش مصنوعی: زمین به رنگ سبز درآمد و آسمان بار دیگر شکاف برداشت، و ماه نمایان شد و روح آزاد به کمال رسید.
گشت جهان پرشکر بست سعادت کمر
خیز که بار دگر آن قمرین خد رسید
هوش مصنوعی: جهان پر از نعمت شده و خوشبختی به ما نزدیک است، چرا که بار دیگر آن چهره‌های زیبا به ما روی آورده‌اند.
دل چو سُطُرلاب شد آیتِ هفت آسمان
شرح دل احمدی هفت مجلد رسید
هوش مصنوعی: دل مانند یک ساز موزیکال شد که آوای آسمان‌ها را می‌نوازد. همچنین، احساسات و تفکرات عمیق احمدی به صورت هفت جلد کتاب به تصویر کشیده شده‌اند.
عقل معقل شبی شد برِ سلطان عشق
گفت به اقبال تو نفس مقید رسید
هوش مصنوعی: عقل، در کنار سلطان عشق نشسته و به او می‌گوید که خوشبختی و موفقیت به تو روی آورده و نفس آزاد و رها به تو نزدیک شده است.
پیک دل عاشقان رفت به سر چون قلم
مژده‌ی همچون شکر در دل کاغد رسید
هوش مصنوعی: دل عاشقان همانند یک فرستنده، پیامی را منتقل کرد که شبیه به مژده‌ای شیرین و خوشایند است و این پیام مثل شکر بر روی کاغذ نقش بسته است.
چند کند زیر خاک صبر روان‌های پاک ؟
هین ز لحد برجهید نصر مؤید رسید
هوش مصنوعی: چند نفر از روح‌های پاک باید زیر خاک صبر کنند؟ اکنون از قبر برخواسته و پیروزی مؤید فرارسیده است.
طبل قیامت زدند صور حشر می‌دمد
وقت شد ای مردگان حشر مجدد رسید
هوش مصنوعی: در این بیت، به وقوع قیامت و روز رستاخیز اشاره می‌شود. طبل قیامت صدایی را به راه انداخته و زمان برپایی حشر و جمع شدن انسان‌ها فرا رسیده است. اکنون زمان آن است که مردگان دوباره زنده شوند و در صحنه‌ای جدید حضور یابند.
بعثر ما فی القبور حصل ما فی الصدور
آمد آواز صور روح به مقصد رسید
هوش مصنوعی: آنچه در قبرها پنهان است، نمایان می‌شود و آنچه در دل‌هاست، به ظهور می‌رسد. وقتی صدای صور وزیدن گرفت، روح‌ها به سرانجام خود رسیدند.
دوش در استارگان غلغله افتاده بود
کز سویِ نیک‌اختران اختر اسعد رسید
هوش مصنوعی: دیشب در آسمان شور و شوقی به پا بود که از سمت ستاره‌های خوشبختی ستاره‌ای روشن به زمین آمد.
رفت عطارد ز دست لوح و قلم درشکست
در پی او زُهره جَست مست به فرقد رسید
هوش مصنوعی: عطارد از دست لوح و قلم رها شد و شکست، پس زهره در پی او با حالتی مست به فرقد رسید.
قرص قمر رنگ ریخت سوی اسد می‌گریخت
گفتم خیرست گفت ساقی بیخود رسید
هوش مصنوعی: یک قرص ماه به سمت شیر (نماد قدرت و شجاعت) می‌رفت و از او فرار می‌کرد. به ساقی گفتم آیا این اتفاق خوب است؟ او پاسخ داد که نیازی به نگرانی نیست، زیرا مستی و غفلت به سراغ ما آمده است.
عقل در آن غلغله خواست که پیدا شود
کودک هم کودکست گو چه به ابجد رسید
هوش مصنوعی: عقل در این همهمه و شلوغی خواست که خود را نشان دهد، اما کودک هنوز کودک است، حتی اگر به الفبا رسیده باشد.
خیز که دوران ماست شاه جهان آنِ ماست
چون نظرش جان ماست عمر مؤبد رسید
هوش مصنوعی: بلند شو که این زمان، زمان ماست و پادشاه جهان متعلق به ماست. زیرا وقتی که او به ما توجه می‌کند، روح ما زنده می‌شود و عمر جاودانی به سر آمده است.
ساقی بی‌رنگ و لاف ریخت شراب از گزاف
رقص جمل کرد قاف عیش ممدد رسید
هوش مصنوعی: می‌گوید: شاهدی که بی‌خبر و بی‌هیاهو است، به طور ناگهانی شراب را به وفور می‌ریزد و جمعیت برای لذت بردن به رقص و شادمانی می‌پردازند. این لحظه سرشار از شادی و نشاط است.
باز سلیمان روح گفت صلای صبوح
فتنه بلقیس را صرح ممرد رسید
هوش مصنوعی: باز سلیمان روح، ندا داد که صبح صادق فرا رسیده و سبب جذابیت بلقیس به درختان و کاخ‌های زیبا نزدیک شد.
رغم حسودان دین کوری دیو لعین
کحل دل و دیده در چشم مرمد رسید
هوش مصنوعی: با وجود حسادت‌های بدخواهان و دشمنان، نور ایمان همچنان در دل و دیده‌ام روشنایی می‌بخشد و چشم‌های زندگی را به روشنی می‌کشاند.
از پی نامحرمان قفل زدم بر دهان
خیز بگو مطربا عشرتِ سرمد رسید
هوش مصنوعی: به خاطر نامحرمان، سکوت اختیار کرده‌ام. حالا بگو ای مطرب، وقت شادی و خوشی دائمی فرارسیده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۸۲ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"سعادت"
با صدای مرتضی فلاحتی (بامداد) (آلبوم گوهر افشان)

حاشیه ها

1394/10/23 11:12
نامدار پورخیری

محمد پیام آور مهربانی و رستن و رهایی انسان از نادانی است . آمد که جهان پر شکر کند .
نور محمد که رسید کفر جامه سیه پوشید ، و اینک کسانی هستند که خود را به او منتسب می کنند اما مانند کفر جامه سیه می پوشند و انسان را به نادانی و خرافه و جهل جاهلیت می خوانند .

1402/02/06 15:05
یزدانپناه عسکری

2- روی زمین سبز شد جیب درید آسمان - بار دگر مه شکافت روح مجرد رسید

***

[تجرید و روح مجرد]*

رهایی و آزادی  از تمام ویژگی‌ های نوعی و فهرست انسانی  به صلاة