غزل شمارهٔ ۸۷۰
چشمم همیپرد مگر آن یار میرسد
دل میجهد نشانه که دلدار میرسد
این هدهد از سپاه سلیمان همیپرد
وین بلبل از نواحی گلزار میرسد
جامی بخر به جانی ور زانک مفلسی
بفروش خویش را که خریدار میرسد
آن گوش انتظار خبر نوش میکند
وان چشم اشکبار به دیدار میرسد
آن دل که پاره پاره شد و پارههاش خون
آن پاره پاره رفته به یک بار میرسد
قد چو چنگ را که دلش تار تار شد
نک زخمه نشاط به هر تار میرسد
آن خارخار باغ و تقاضاش رد نشد
گلهای خوش عذار سوی خار میرسد
آن زینهار گفتن عاشق تهی نبود
اینک سپاه وصل به زنهار میرسد
نک طوطیان عشق گشادند پر و بال
کز سوی مصر قند به قنطار میرسد
شهر ایمنست جمله دزدان گریختند
از بیم آنک شحنه قهار میرسد
چندین هزار جعفر طرار شب گریخت
کآمد خبر که جعفر طیار میرسد
فاش و صریح گو که صفات بشر گریخت
زیرا صفات خالق جبار میرسد
ای مفلسان باغ خزان راهتان بزد
سلطان نوبهار به ایثار میرسد
در خامشیست تابش خورشید بیحجاب
خاموش کاین حجاب ز گفتار میرسد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشمم همیپرد مگر آن یار میرسد
دل میجهد نشانه که دلدار میرسد
هوش مصنوعی: چشمم به شدت به دنبال آن دوست است و دل من هم بیتابی میکند زیرا نشانههایی وجود دارد که او در حال آمدن است.
این هدهد از سپاه سلیمان همیپرد
وین بلبل از نواحی گلزار میرسد
هوش مصنوعی: این پرنده هدهد که متعلق به سپاه سلیمان است، در حال پرواز است و بلبل هم از باغ گلها به اینجا میآید.
جامی بخر به جانی ور زانک مفلسی
بفروش خویش را که خریدار میرسد
هوش مصنوعی: یک جام مشروب بخر و اگر به خاطر فقر ناچار شدی خود را بفروشی، این کار را بکن چون خریدار به زودی میرسد.
آن گوش انتظار خبر نوش میکند
وان چشم اشکبار به دیدار میرسد
هوش مصنوعی: گوشی که در انتظار خبری خوش است، با دقت به صداها گوش میدهد و چشمی که از اشک پر شده، به شوق دیدار انسانهای عزیزش، به سمت آنها خیره شده است.
آن دل که پاره پاره شد و پارههاش خون
آن پاره پاره رفته به یک بار میرسد
هوش مصنوعی: دل شکسته و پارهپاره شده، با تمام غمها و دردهایش، در یک لحظه میتواند به اوج شادی و خوشبختی برسد.
قد چو چنگ را که دلش تار تار شد
نک زخمه نشاط به هر تار میرسد
هوش مصنوعی: قدی که مانند ساز چنگ است و دلش از درد و غم پاره پاره شده، به هر نت و زخمهای که به آن زده میشود، نشانهای از شادی و نشاط میرسد.
آن خارخار باغ و تقاضاش رد نشد
گلهای خوش عذار سوی خار میرسد
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که گلی زیبا و دلربا به سمت خارهای خشن و دردآور میرود و این نشاندهنده این است که حتی در میان مشکلات و دردها، زیبایی و عشق میتواند وجود داشته باشد. زندگی میتواند در کنار سختیها و موانع، تجربههای زیبا و معناداری را به ارمغان آورد.
آن زینهار گفتن عاشق تهی نبود
اینک سپاه وصل به زنهار میرسد
هوش مصنوعی: آنچه که عاشق با زبانی تهی و بیپناه میگوید دیگر نازک نیست. اکنون سپاه وصل به او نزدیک میشود.
نک طوطیان عشق گشادند پر و بال
کز سوی مصر قند به قنطار میرسد
هوش مصنوعی: طوطیهای عاشق پر و بال خود را گسترش دادهاند، زیرا از سمت مصر قند با مقدار بسیار زیاد به ما میرسد.
شهر ایمنست جمله دزدان گریختند
از بیم آنک شحنه قهار میرسد
هوش مصنوعی: شهر در امنیت است، زیرا همه دزدان به خاطر ترس از رسیدن یک نگهبان سرسخت، فرار کردهاند.
چندین هزار جعفر طرار شب گریخت
کآمد خبر که جعفر طیار میرسد
هوش مصنوعی: در شب، بسیاری از افرادی که به دنبال جعفر بودند، فرار کردند و خبر رسید که جعفر طیار در حال نزدیک شدن است.
فاش و صریح گو که صفات بشر گریخت
زیرا صفات خالق جبار میرسد
هوش مصنوعی: به طور واضح و روشن بگو که ویژگیهای انسانی به دلیل عظمت صفات خداوند ناپدید شده است.
ای مفلسان باغ خزان راهتان بزد
سلطان نوبهار به ایثار میرسد
هوش مصنوعی: ای بیپولان و بینوا، در این زمانه سخت و سرد، باید بدانید که راهی به سوی روزهای روشن و دوباره پر از زندگی خواهید یافت. زندگی به شما خواهد رسید، اما نیاز به فداکاری و تلاش دارد تا به آن دست یابید.
در خامشیست تابش خورشید بیحجاب
خاموش کاین حجاب ز گفتار میرسد
هوش مصنوعی: در سکوت و بیصحبتی، نور خورشید بدون پوشش و جلوگیری تابش میکند، زیرا این پوشش ناشی از گفتگوها و کلام است.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۸۷۰ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۸۷۰ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۸۷۰ به خوانش نازنین بازیان
حاشیه ها
1402/11/01 01:02
Nazanin
درود به همگی
یه سوالی برام پیش اومد که جای دیگه هم نتونستم جوابشو پیدا کنم...
جعفر طیار و جعفر طرار در تاریخ کی بودن و چیکار کردن؟
توی چند تا دیگه از اشعار مولانا هم اسامی شونو دیده بودم...