گنجور

غزل شمارهٔ ۸۵۶

برجه ز خواب و بنگر نک روز روشن آمد
دل را ز خواب برکن هنگام رفتن آمد
تا کی اشارت آید تو ناشنوده آری
ترسم که عشق گوید کاین خواجه کودن آمد
رفتند خوشه چینان وین خوشه چین نشسته
کز ثقل و از گرانی چون تل خرمن آمد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برجه ز خواب و بنگر نک روز روشن آمد
دل را ز خواب برکن هنگام رفتن آمد
هوش مصنوعی: از خواب بیدار شو و نگاه کن، که روز روشن فرا رسیده است. وقت آن است که دل را از خواب بیرون بکشی، چون زمان رفتن نزدیک شده است.
تا کی اشارت آید تو ناشنوده آری
ترسم که عشق گوید کاین خواجه کودن آمد
هوش مصنوعی: تا کی به نشانه‌ها نگاه کنی و آنها را نادیده بگیری؟ می‌ترسم که عشق به تو بگوید که این فرد نادان و ناآگاه به حقیقت آمده است.
رفتند خوشه چینان وین خوشه چین نشسته
کز ثقل و از گرانی چون تل خرمن آمد
هوش مصنوعی: خوشه‌چین‌های محصول رفته‌اند، اما این خوشه‌چین در اینجا نشسته است و به خاطر سنگینی و فشار، به مانند تلی از محصولات، در اینجا مانده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۵۶ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1392/07/17 01:10
امین کیخا

کودن امدن یعنی کودن شدن و این درست مثل
become stupid است یعنی شدن از امدن ساخته شده است

1392/07/17 01:10
سعید

نک کوتاه شده و چکیده اینک است اما به معنی ناله هم زیاد به کار میرود البته کنار نال و بصورت نک ونال

1392/07/17 01:10
امین کیخا

به لری نرکیدن صدای غرش شیر و گاو نر می باشد