غزل شمارهٔ ۸۵۷
گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند
کاری که بیتو گیرم والله که زار ماند
گر خمر خلد نوشم با جامهای زرین
جمله صداع گردد جمله خمار ماند
در کارگاه عشقت بیتو هر آنچ بافم
والله نه پود ماند والله نه تار ماند
تو جوی بیکرانی پیشت جهان چو پولی
حاشا که با چنین جو بر پل گذار ماند
عالم چهار فصلست فصلی خلاف فصلی
با جنگ چار دشمن هرگز قرار ماند
پیش آ بهار خوبی تو اصل فصلهایی
تا فصلها بسوزد جمله بهار ماند
غزل شمارهٔ ۸۵۶: برجه ز خواب و بنگر نک روز روشن آمدغزل شمارهٔ ۸۵۸: وقتی خوش است ما را، لابد نبید باید
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند
کاری که بیتو گیرم والله که زار ماند
هوش مصنوعی: گفتی در چه موضوعی به کمک من نیاز داری، اما من هیچ کاری را نمیتوانم بدون تو انجام دهم. قسم میخورم که اوضاع بدون تو بسیار سخت و ناامیدکننده است.
گر خمر خلد نوشم با جامهای زرین
جمله صداع گردد جمله خمار ماند
هوش مصنوعی: اگر از شراب بهشتی با جامهای گرانبها بنوشم، تمام دردها و سردردها برطرف میشود، اما بیحالی و مستی همچنان باقی خواهد ماند.
در کارگاه عشقت بیتو هر آنچ بافم
والله نه پود ماند والله نه تار ماند
هوش مصنوعی: در کارگاه عشق تو، بیحضور تو هر چه که درست کنم، قسم به خدا نه رشتهای باقی میماند و نه نخ.
تو جوی بیکرانی پیشت جهان چو پولی
حاشا که با چنین جو بر پل گذار ماند
هوش مصنوعی: تو همچون جوی بیپایانی هستی که جهانی در کنار توست. مانند آبی که هیچ وقت بر چنان جویی نمیتواند بر پلی بایستد.
عالم چهار فصلست فصلی خلاف فصلی
با جنگ چار دشمن هرگز قرار ماند
هوش مصنوعی: جهان همچون چهار فصل است، هر فصل با ویژگیهای خاص خود همراه است. اما در این میان، هیچگاه نمیتوان به آرامش رسید؛ زیرا همیشه با چهار دشمن در جنگ هستیم و این تنشها هیچ وقت پایان نمییابد.
پیش آ بهار خوبی تو اصل فصلهایی
تا فصلها بسوزد جمله بهار ماند
هوش مصنوعی: به نزد تو بیا که خوبیات همانند بهار است و تمام فصلها را تحت تأثیر قرار میدهد، به طوری که تمام سال بهاری باقی میماند.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۸۵۷ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۸۵۷ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۸۵۷ به خوانش افسر آریا
حاشیه ها
1393/08/05 05:11
پیرایه یغمایی
تو جوی بیکرانی پیشت جهان چو پولی
پول: همان پل باشد .به گویش بلخ امروز هم پل با واو مجهول تلفظ میشود، یعنی مصوت اوی کشیده دارد.
1397/03/14 03:06
هو
السلام علیک یا ربیع الانام و نضرة الایام
1397/03/14 05:06
محدث
پیش آ بهار خوبی تو اصل فصلهایی...
عالی، عالی، عالی...
1403/07/21 07:10
محمد سلماسی زاده
در بیت :
گر خمر خلد نوشم با جامهای زرین
جمله صداع گردد جمله خمار ماند
صداع به معنای سردرد است