گنجور

غزل شمارهٔ ۸۵۰

یک خانه پر ز مستان مستان نو رسیدند
دیوانگان بندی زنجیرها دریدند
بس احتیاط کردیم تا نشنوند ایشان
گویی قضا دهل زد بانگ دهل شنیدند
جان‌های جمله مستان دل‌های دل پرستان
ناگه قفس شکستند چون مرغ برپریدند
مستان سبو شکستند بر خنب‌ها نشستند
یا رب چه باده خوردند یا رب چه مل چشیدند
من دی ز ره رسیدم قومی چنین بدیدم
من خویش را کشیدم ایشان مرا کشیدند
آن را که جان گزیند بر آسمان نشیند
او را دگر که بیند جز دیده‌ها که دیدند
یک ساقیی عیان شد آشوب آسمان شد
می تلخ از آن زمان شد خیکش از آن دریدند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک خانه پر ز مستان مستان نو رسیدند
دیوانگان بندی زنجیرها دریدند
هوش مصنوعی: خانه‌ای پر از شادمانی و خوشحالی است که مستان و شادکامان جدیدی به آن ملحق شده‌اند. این افراد دیوانه‌وار و بی‌پروا زنجیرهایی که آن‌ها را محدود کرده بود، شکستند و به آزادی رسیدند.
بس احتیاط کردیم تا نشنوند ایشان
گویی قضا دهل زد بانگ دهل شنیدند
هوش مصنوعی: ما حسابی محتاط بودیم تا آن‌ها صدای ما را نشنوند، اما به نظر می‌رسد که تقدیر کار خود را کرده و صدای دهل را به گوششان رسانده است.
جان‌های جمله مستان دل‌های دل پرستان
ناگه قفس شکستند چون مرغ برپریدند
هوش مصنوعی: تمامی جان‌های شاد و سرمست، که دل‌های عاشق و عارف دارند، ناگهان قفس را شکستند و مانند پرنده‌ای آزاد به پرواز درآمدند.
مستان سبو شکستند بر خنب‌ها نشستند
یا رب چه باده خوردند یا رب چه مل چشیدند
هوش مصنوعی: شراب‌نوشان بطری‌ها را شکستند و بر صحراها نشسته‌اند. خداوند، نمی‌دانم چه شرابی نوشیدند یا چه لذتی چشیدند.
من دی ز ره رسیدم قومی چنین بدیدم
من خویش را کشیدم ایشان مرا کشیدند
هوش مصنوعی: دیروز از راه رسیدم و گروهی را دیدم که به این صورت بودند. من خود را به طرف آن‌ها کشیدم و آن‌ها نیز مرا به سوی خودشان جذب کردند.
آن را که جان گزیند بر آسمان نشیند
او را دگر که بیند جز دیده‌ها که دیدند
هوش مصنوعی: کسی که انتخابش جان و روح است، بر بلندای آسمان قرار می‌گیرد. اما دیگران که او را می‌بینند، تنها با چشمان خود او را می‌نگرند.
یک ساقیی عیان شد آشوب آسمان شد
می تلخ از آن زمان شد خیکش از آن دریدند
هوش مصنوعی: ساقیی ظاهر شد و به خاطر او آسمان به هم ریخت. از آن زمان، شراب تلخی به دست آورد و خیکش را پاره کردند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۵۰ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۸۵۰ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1392/03/19 11:06
حسن

بیت ششم ، مصرع دوم
او را دگر " که " بیند . صحیح است

1392/07/16 12:10
امین کیخا

آشوب اسمان شد شکرین است واقعا

1392/07/16 14:10
امین کیخا

من خویش را کشیدم ایشان مرا کشیدند شاید حس bi-locality باشد .

1392/07/16 14:10
امین کیخا

دیار به فارسی معنی عیان و فاش و اشکار می دهد و نیز به کردی

1392/07/16 14:10
امین کیخا

با پوزش منظورم دیار به لری بود

1392/08/30 02:10
امین کیخا

قفس به فارسی و قفص به عربی هردو از kapsa یونانی هستند در فرهنگ اسدی کابک معنی قفس می دهد در فرهنگ برهان قاطع کوفجان و لی به فارسی سره پنجر و خوگاره معنی قفس می دهند .

1396/11/05 00:02
حجت

بیت آخر 《مشکش از آن دریدند》 نیست؟

1397/07/08 11:10
فواد

این شعر رو زنده‌یاد ایرج بسطامی در آلبوم راست پنگاه 2 با آهنگسازی زنده‌یاد استاد پرویز مشکاتیان خونده

1401/01/24 03:03
Zahir Advanced

من با آهنگ تیتراژ ابتدایی فیلم دینامیت با خوانندگی محمدرضا علیمردانی با این شعر آشنا شدم.

هم خوانندگی هم شعر فوق العاده ست.

1401/02/02 10:05
SARA ELAHI

پیوند به وبگاه بیرونی

1401/05/12 09:08
ناشناس ناشناسان

بیت ششم۶ این شعر از مولانا در موسیقی محمدرضا علیمردانی وجود ندارد!