گنجور

غزل شمارهٔ ۸۳۷

هر کجا بوی خدا می‌آید
خلق بین بی‌سر و پا می‌آید
زانک جان‌ها همه تشنه‌ست به وی
تشنه را بانگ سقا می‌آید
شیرخوار کرمند و نگران
تا که مادر ز کجا می‌آید
در فراقند و همه منتظرند
کز کجا وصل و لقا می‌آید
از مسلمان و جهود و ترسا
هر سحر بانگ دعا می‌آید
خنک آن هوش که در گوش دلش
ز آسمان بانگ صلا می‌آید
گوش خود را ز جفا پاک کنید
زانک بانگی ز سما می‌آید
گوش آلوده ننوشد آن بانگ
هر سزایی به سزا می‌آید
چشم آلوده مکن از خد و خال
کان شهنشاه بقا می‌آید
ور شد آلوده به اشکش می‌شوی
زانک از آن اشک دوا می‌آید
کاروان شکر از مصر رسید
شرفه گام و درا می‌آید
هین خمش کز پی باقی غزل
شاه گوینده ما می‌آید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کجا بوی خدا می‌آید
خلق بین بی‌سر و پا می‌آید
هوش مصنوعی: هر جا که عطر و بوی خدا باشد، مردم بی‌اختیار و بدون توجه به خودشان به آنجا کشیده می‌شوند.
زانک جان‌ها همه تشنه‌ست به وی
تشنه را بانگ سقا می‌آید
هوش مصنوعی: چون جان‌ها همه در انتظار عشق و معشوق هستند، صدای سقا (آب‌دهنده) به این تشنه‌دلان می‌رسد.
شیرخوار کرمند و نگران
تا که مادر ز کجا می‌آید
هوش مصنوعی: نوزادی در گهواره‌اش نگران و پرسش‌گر است که مادرش چگونه و از کجا به سراغش خواهد آمد.
در فراقند و همه منتظرند
کز کجا وصل و لقا می‌آید
هوش مصنوعی: در دوری و جدایی هستند و همه در انتظارند که از کجا دوستی و دیدار خواهد آمد.
از مسلمان و جهود و ترسا
هر سحر بانگ دعا می‌آید
هوش مصنوعی: هر روز صبح، از مسلمانان و یهودیان و مسیحیان، ندای دعا شنیده می‌شود.
خنک آن هوش که در گوش دلش
ز آسمان بانگ صلا می‌آید
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که صدای نیایش و دعوت آسمانی به گوش دلش می‌رسد.
گوش خود را ز جفا پاک کنید
زانک بانگی ز سما می‌آید
هوش مصنوعی: گوش‌های خود را از آزار و اذیت خالی کنید، زیرا صدایی از دل جشن و شادی به گوش می‌رسد.
گوش آلوده ننوشد آن بانگ
هر سزایی به سزا می‌آید
هوش مصنوعی: کسی که گوشش به صداهای نا مناسب عادت کرده، نمی‌تواند صدای شایسته و مناسب را بشنود و درک کند. هر چیز به جا و درستی به خودشان تعلق می‌گیرد.
چشم آلوده مکن از خد و خال
کان شهنشاه بقا می‌آید
هوش مصنوعی: چشم خود را به چهره کسی که نشانه‌های زیبایی دارد، مشغول نکن، زیرا پادشاه جاودانگی در راه است.
ور شد آلوده به اشکش می‌شوی
زانک از آن اشک دوا می‌آید
هوش مصنوعی: اگر به اشک او آلوده شوی، شفا پیدا خواهی کرد؛ زیرا از آن اشک، درمانی به وجود می‌آید.
کاروان شکر از مصر رسید
شرفه گام و درا می‌آید
هوش مصنوعی: کاروانی پر از شیرینی از مصر به ما رسیده و با آرامی و شکوه وارد می‌شود.
هین خمش کز پی باقی غزل
شاه گوینده ما می‌آید
ساکت باش که ادامه غزل   حقیقتِ مطلقه خودش داره میاد ادامه شعر رو بخونه

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۳۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1399/02/19 12:05
Moein

معنی بیتِ "ماقبل آخر"، دقیقاً چیست و به چه چیزی می تواند إشاره داشته باشد؟!

1401/10/16 11:01
محسن جهان

تفسیر ابیات ۱ و ۲ فوق:

انسان‌هایی مشام عطرآگین وجود خالق یکتا را حس می‌کنند که در برابر الله از فخر فروشی، کمال طلبی و ابراز وجود پرهیز کرده و همواره با خشوع و خضوع رفتار می‌کنند.

 از آنجائیکه جان‌های عاشق و دلداده حضرت دوست تشنه الطاف و نعمات الهی هستند، پژواک و بانگ آن سقای ازلی برای آنها قابل شنیدن است و فقط اینگونه سالکان راه حق شایستگی و قابلیت درک‌ آنرا دارند.