اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرگ ما هست عروسی ابد
سِر آن چیست هو الله احد
هوش مصنوعی: مرگ ما مانند عروسی جاودانی است. راز این موضوع چیست؟ او یگانه است.
شمس تفریق شد از روزنهها
بسته شد روزنهها رفت عدد
هوش مصنوعی: خورشید از درزهای نور خود جدا شد و درها بسته شدند، و عددها ناپدید شدند.
آن عددها که در انگور بود
نیست در شیره کز انگور چکد
هوش مصنوعی: عددهایی که نشانههای انگور هستند، در شیرهای که از انگور چکیده شده، وجود ندارند.
هر کی زندهست به نورالله
مرگ این روح مر او راست مدد
هوش مصنوعی: هرکس که زنده است به نور الهی وابسته است و مرگ این روح برای او نیست و او از رحمت خداوند بهرهمند خواهد شد.
بد مگو نیک مگو ایشان را
که گذشتند ز نیکو و ز بد
هوش مصنوعی: بدی و خوبی دیگران را نگویید، زیرا آنان از نیک و بد گذشتهاند.
دیده در حق نه و نادیده مگو
تا که در دیده دگر دیده نهد
هوش مصنوعی: بهتر است در مورد مسائل یا واقعیات صحبت نکنید که در آنها اطلاعات کافی ندارید، زیرا ممکن است باعث سوءتفاهم یا مشکل شود. در عوض، به جنبههای مثبت و روشنتر بپردازید که درک بهتری از موضوع ارائه دهد.
دیده دیده بود آن دیده
هیچ غیبی و سِری زو نجهد
هوش مصنوعی: چشم هیچ چیز پنهانی را ندیده و از هیچ رازی دور نشده است.
نظرش چونک به نورالله است
بر چنان نور چه پوشیده شود
هوش مصنوعی: چشمان او چون نور الهی است؛ بنابراین، بر آن نور چگونه میتوان پوششی قرار داد؟
نورها گرچه همه نور حقند
تو مخوان آن همه را نور صمد
هوش مصنوعی: همه نورها از حقیقت سرچشمه میگیرند، اما تو نباید همه آنها را به عنوان نور مطلق و بینقص بشناسی.
نور باقیست که آن نور خدا است
نور فانی صفت جسم و جسد
هوش مصنوعی: نور پایدار و باقی، نور خداوند است و نور زائل، صفت جسم و دنیا است.
نور ناریست در این دیده خلق
مگر آن را که حقش سرمه کشد
هوش مصنوعی: در این دنیا، چیزی که در چشم مردم دیده میشود، تنها نوری است که خداوند برای برخی افراد خاص آن را حقیقتاً روشن کرده است.
نار او نور شد از بهر خلیل
چشم خر شد به صفت چشم خرد
هوش مصنوعی: آتش ابراهیم به نور تبدیل شد و چشمهای خر به خاطر صفات بینایی خردمند، در حیرت ماندند.
ای خدایی که عطایت دیدست
مرغ دیده به هوای تو پرد
هوش مصنوعی: ای خدایی که بخششت را دیدهام، چشمانم به شوق تو پرواز میکند.
قطب این که فلک افلاکست
در پی جستن تو بست رصد
هوش مصنوعی: ستارهشناسان به جستجوی تو پرداختهاند و در این مسیر، مراقبت و رصد دقیق از آسمان را آغاز کردهاند.
یا ز دیدار تو دید آر او را
یا بدین عیب مکن او را رد
هوش مصنوعی: یا اگر او را دیدی، از دیدار تو لذت ببرد؛ وگرنه به خاطر این عیب، او را نکوهش نکن.
دیده تر دار تو جان را هر دم
نگهش دار ز دام قد و خد
هوش مصنوعی: هر لحظه جانت را به خوبی نگاه کن و از دام زیبایی و جذابیت او حفظش کن.
دیده در خواب ز تو بیداری
این چنین خواب کمالست و رشد
هوش مصنوعی: چشم من در خواب توست، و این بیداری نشاندهنده کمال و رشد است.
لیک در خواب نیابد تعبیر
تو ز خوابش به جهان رغم حسد
هوش مصنوعی: اما در خواب، تعبیر تو را نمیتواند ببیند؛ خوابش به دنیا بیتوجهی حسد را به همراه دارد.
ور نه میکوشد و بر میجوشد
ز آتش عشق احد تا به لحد
هوش مصنوعی: اگر انسان به زیبایی عشق خداوند توجه نداشته باشد و در این راه تلاش نکند، روحش از عشق میسوزد و در نهایت به مرگ منتهی میشود.
حاشیه ها
این شعر توی سریال خارجی Six Feet Under برای مراسم خاکسپاری یکی از شخصیت های اصلی سریال خونده شده که برام واقعا جالب بود ...
همین الان قسمت 10 فصل 5 سریال SIX FEET UNDER رو دیدم و این شعر رو خوندن! این سریال رو حتما ببینید
بریده شده و زیرنویس گذاری شده این بخش از این سریال را (شش فوت زیر زمین - فصل 5 - قسمت 10 که دوستان نشانی دادند) میتوانید اینجا (کانال تلگرام) ببینید:
پیوند به وبگاه بیرونی
1398/01/27 06:03
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com
در بیت ما قبل آخر
بجهان مناسبتر است .
از انجایی که اکثر حاشیه ها مرتبط بود با یک سریال، لازم دونستم این نکته رو ذکر کنم که قبل از دیدن این سریال حتما یه تحقیق مختصر بکنید چون ممکنه محتوای اون مناسب نباشه (به عنوان مثال همجنسگرایی در این سریال) علاوه بر این واقع سریال خوب و خوش ساختی محسوب نمیشه.
با سلام خدمت همه عزیزان، اگر از دوستان آگاه لطف کنند و خلاصه ای از معنی این شعر و اینکه کلیت آن راجع به چیست بنویسند ممنون میشوم بنظر بسیار شعر اسرار آمیزی است ... با سپاس
پیشنهاد میکنم حتما سریال رو ببینید
ممکنه برای همه مناسب نباشه(صحنه های همجنسبازی)
اما چیزی که در آخر سریال براتون میمونه معانی و مفاهیم زیادیه که ارزش اندیشیدن داره
از غزل های تقلیدی و بی ارزش و سست است که به دوران پیش از بیداری و آشنایی با شمس بر میگردد که خوشایند عرفان دولتی سلجوقی بوده است برای خودنمایی در برابر دین خلفایی و آخوندهای مذهبی