گنجور

غزل شمارهٔ ۸۲۰

هر چه آن خسرو کند شیرین کند
چون درخت تین که جمله تین کند
هر کجا خطبه بخواند بر دو ضد
همچو شیر و شهدشان کابین کند
با دم او می‌رود عین الحیات
مرده جان یابد چو او تلقین کند
مرغ جان‌ها با قفس‌ها برپرند
چونک بنده پروری آیین کند
عالمی بخشد به هر بنده جدا
کیست کو اندر دو عالم این کند
گر به قعر چاه نام او بری
قعر چه را صدر علیین کند
من بر آنم که شکرریزی کنم
از شکر گر قسم من تعیین کند
کافری گر لاف عشق او زند
کفر او را جمله نور دین کند
خار عالم در ره عاشق نهاد
تا که جمله خار را نسرین کند
تو نمی‌دانی که هر که مرغ اوست
از سعادت بیضه‌ها زرین کند
بس کنم زین پس نهان گویم دعا
کی نهان ماند چو شه آمین کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۲۰ به خوانش هانیه سلیمی
غزل شمارهٔ ۸۲۰ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/03/19 23:06
یزدان کرم افروز

مصراع اول (هر چه آن خسرو کند، شیرین کند)، در ادبیات پارسی تبدیل به ضرب المثلی شده به این معنی که هر چه از دوست رسد نیکوست. گاهی هم در کنایه از پیروی و تقلید کورکورانه که به این شکل نیز خوانده می شود:
هر چه آن خسرو کند، شیرین بود!

1396/07/19 19:10
محسن سعیدزاده

مضمون این غزل آن است که معشوق از عاشق داناتر است و با فرض اینکه او داناتر است، عاشق باید محو درجمال وجلال معشوق باشد.در این غزل،شمه ای ازفنای عاشق درمعشوق بیان شده است .

1397/10/01 08:01
یکی (ودیگر هیچ)

عالمی بخشد به هر بنده جدا
کیست کو اندر دو عالم این کند
به هر که بنگی او می کند عالمی جداگانه می بخشد که تنها به او اختصاص دارد و خدای آن عالم خواهد بود
کدام خدا چنین رحمت و لطفی می تواند کند جز خدای ارحم الرحمین
ولی بنده ای که شایستگی خود را به کمال رساند

1397/10/01 10:01
یکی (ودیگر هیچ)

بندگی