گنجور

غزل شمارهٔ ۷۸۴

عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
زیرکان از پی سرمایه به بازار شدند
عاشقان را چو همه پیشه و بازار توی
عاشقان از جز بازار تو بیزار شدند
سفها سوی مجالس گرو فرج و گلو
فقها سوی مدارس پی تکرار شدند
همه از سلسله عشق تو دیوانه شدند
همه از نرگس مخمور تو خمار شدند
دست و پاشان تو شکستی چو نه پا ماند و نه دست
پر گشادند و همه جعفر طیار شدند
صدقات شه ما حصه درویشانست
عاشقان حصه بر آن رخ و رخسار شدند
ما چو خورشیدپرستان همه صحرا کوبیم
سایه جویان چو زنان در پس دیوار شدند
تو که در سایه مخلوقی و او دیواریست
ور نه ز آسیب اجل چون همه مردار شدند
جان چه کار آید اگر پیش تو قربان نشود
جان کنون شد که چو منصور سوی دار شدند
همه سوگند بخورده که دگر دم نزنند
مست گشتند صبوحی سوی گفتار شدند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۸۴ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"وای دل"
با صدای وحید تاج (آلبوم سِحر سَحَر)

حاشیه ها

1397/10/13 13:01
مرتضی طباطبائی

مصرع دوم بیت دوم، مشکل وزنی دارد.
تصور میکنم این تصحیح بتواند کارگشا باشد:
«همه از جز تو و بازار تو بیزار شدند»
بویژه آنکه کلمه عاشقان در مصرع اول تکرار شده است و آوردن آن سر مصرع بعد، حشو قبیح است.

1398/01/05 08:04
هادی رنجبران

سلام
مصرع دوم بیت دوم درست است.
وقت خواندن باید حرف (ز) در کلمه (جز) را با کسره خواند.
کلمه عاشقان هم در مصراع دوم درست، بیانگر تاکید است بر احوال عاشقان.