اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دریغا که حریفان همه سر بنهادند
باده عشق عمل کرد و همه افتادند
هوش مصنوعی: آه، افسوس که دوستان همه سرشان را پایین آوردند و در عشق غرق شدند و همه به زمین افتادند.
همه را از تبش عشق قبا تنگ آمد
کله از سر بنهادند و کمر بگشادند
هوش مصنوعی: همه به خاطر عشق، احساس خستگی و تنگی کردند و به تصمیماتی جدی رسیدند؛ برخی کلاه از سر برداشتند و برخی کمربند خود را loosen کردند.
این همه عربده و تندی و ناسازی چیست
نه همه همره و هم قافله و هم زادند
هوش مصنوعی: این همه سر و صدا و تندی و ناهماهنگی که به پا کردهاید، برای چیست؟ شما که همه در یک جمع و گروه و همسفر هستید.
ساقیا دست من و دامن تو مخمورم
تو بده داد دل من دگران بیدادند
هوش مصنوعی: ای ساقی، دست من به دامن توست و من به شدت مست هستم؛ تو باید به من بدهی تا دل من آرام بگیرد، چرا که دیگران نسبت به من بیرحمانه عمل کردهاند.
من عمارت نپذیرم که خرابم کردی
ای خراب از می تو هر کی در این بنیادند
هوش مصنوعی: من دیگر بنایی را که تو خرابش کردهای نمیپذیرم، ای ویرانکننده، زیرا از می تو هر کسی در این بنیاد باقی است.
ای خدا رحم کن آن را که مرا رحم نکرد
به صفات تو که در کشتن من استادند
هوش مصنوعی: خدایا به آن کسی که به من رحم نکرد، رحم کن؛ بر اساس ویژگیهای تو که در کشتن من مهارت دارند.
بیخودم کن که از آن حالتم آزادیهاست
بنده آن نفرم کز خود خود آزادند
هوش مصنوعی: من بیدلیل خودم را به حالت خاصی دچار کردهام که در آن آزادیها وجود دارد. من، بنده کسی هستم که از خود، آزاد است.
دختران دارم چون ماه پس پرده دل
ماه رویان سماوات مرا دامادند
هوش مصنوعی: دخترانی دارم که مانند ماه هستند و پشت پرده قرار دارند، افرادی که زیبا هستند و از آسمان به من سر زدهاند، حالا به همسری درآمدهاند.
دخترانم چو شکر سرتاسر شیرینند
خسروان فلک اندر پیشان فرهادند
هوش مصنوعی: دخترانم مانند شکر هستند و در تمام نقاط شیرینی دارند؛ مانند فرهاد که در پیشانی خسروان آسمان به چشم میآید.
چون همه باز نظر از جز شه دوختهاند
گرد مردار نگردند نه ایشان خادند
هوش مصنوعی: وقتی همه نظرها تنها به یک حقیقت بزرگ معطوف شده است، دیگر به چیزهای بیارزش توجه نمیشود و آنها نمیتوانند به چیزهای بیمحتوا تبدیل شوند.
همه لب بر لب معشوق چو نی نالانند
دل ندارند و عجب این که همه دلشادند
هوش مصنوعی: همه عاشقان به عشق معشوق خود، مانند نی که ناله میکند، در ظاهر گلهمند و غمگین هستند، اما جالب اینجاست که در دل همه آنها شادی و خوشحالی وجود دارد.
گر فقیرند همه شیردل و زربخش اند
این فقیران تراشنده همه خرادند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که حتی اگر همه افراد ظاهراً فقیر و بیچیز باشند، در واقع آنها انسانهای شجاع و نیکوکار هستند. این فقیران در حقیقت دارای مهارت و ذکاوت زیادی هستند و میتوانند کارهای بزرگ و ارزشمندی انجام دهند.
خود از آن کس که تراشیده تو را زو بتراش
دگران حیله گر و ظالم و بیفریادند
هوش مصنوعی: از آن کسی که تو را خلق کرده است، کمک بگیر و خود را از دست دیگران که فریبکار و ظالم هستند نجات بده.
رو ترش کرده چرایی که خریدارم نیست
عاشقانند تو را منتظر میعادند
هوش مصنوعی: چرا به من رو ترش کردهای؟ من عاشقان زیادی دارم که منتظر تو هستند.
تن زدم لیک دلم نعره زنان میگوید
باده عشق تو خواهم که دگرها بادند
هوش مصنوعی: من به ظاهر ساکت و آرام هستم، اما در دل ناله و فریاد میکنم که به عشق تو نیاز دارم و دیگران را فراموش کردهام.
شمس تبریز به نور تو که ذرات وجود
همه در عشق تو موماند اگر پولادند
هوش مصنوعی: وجود تمام چیزها در عشق تو ذوب شده و مانند موم نرم هستند، حتی اگر به ظاهر خود را به سختی پولاد نشان دهند. نور وجود تو، آنها را به حالت لطیف و عاشقانه تبدیل میکند.
حاشیه ها
منظور حضرت مولانا ازین اشاره به دختران و دامادها دقیقا چون می تونه باشه ؟
1396/01/18 20:04
طاها موسوی
ناز بانو" گرامی:
ان چه که من از بیت مورد اشاره شما میفهمم اینست که چیز زیبا و انتزاعی درون دل من است که با موجودات اسمانی همدم خواهد شد و اگر در نظر بگیریم که در شکل سنتی ازدواج خواستگاری از طرف مرد انجام میشود میتوان گفت که مولانا اغاز این جذبه روحانی را از عالم بالا میداند.دختران استعاره ای از روح کمال طلب مولانا است.البته همه اینها حدسیات شخصی ام هستند.
غزل بسیار زیبا که میتوان آنرا یک شعر ناب بحساب آورد واژه دختران را به زیبایی بکار برده است برای عشق درونی عشقی که هم تراز بیرونی ندارد مگر دوست شایسته ای چون شمس
میتوان آنرا از تبار زیبایی پهلوانی داستان دختران جمشید در شاهنامه دید که چشم براه فریدون اند و او را در کاخ ضحاک می یابند
کار سترگ جلالدین همانا به هستی آوردن عشق است، عشق گم و گنگ آسمان به زمین می آید و عاشق اینگونه خود معشوق میشود این کاری از تبار جمشید و فره جمشیدی است، برترین شاه در فرهنگ ایران