گنجور

غزل شمارهٔ ۷۷۳

سحری چو شاه خوبان به وثاق ما درآمد
به مثال ساقیان او به سبو و ساغر آمد
نه سبوی او بدیدم نه ز ساغرش چشیدم
که هزار موج باده به دماغ من برآمد
بگشاد این دماغم پر و بال بی‌نهایت
که به آفتاب ماند که به ماه و اختر آمد
به مبارکی و شادی چو جمال او بدیدم
ز جمال او دو دیده ز دو کون برتر آمد

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سحری چو شاه خوبان به وثاق ما درآمد
به مثال ساقیان او به سبو و ساغر آمد
هوش مصنوعی: سحر که مانند پادشاه زیبایی‌ها به دنیای ما آمد، مثل ساقی‌ها به همراه جام و ظرف نوشیدنی بود.
نه سبوی او بدیدم نه ز ساغرش چشیدم
که هزار موج باده به دماغ من برآمد
هوش مصنوعی: من نه ظرف شرابش را دیدم و نه از جامش نوشیدم، اما به قدری باده در من جاری شد که هزاران موجش در ذهنم شکل گرفت.
بگشاد این دماغم پر و بال بی‌نهایت
که به آفتاب ماند که به ماه و اختر آمد
هوش مصنوعی: این عبارت به معنای این است که شخص احساس آزادگی و ترقی فوق‌العاده‌ای دارد، مانند این که بال و پرش به بی‌نهایت گشوده شده است. او به شدت تحت تأثیر نور و درخشش آفتاب است و در عین حال به زیبایی و آرامش ماه و ستاره‌ها نیز توجه دارد. این احساس می‌تواند نماد امید، آزادی و روحیه‌ای بلندپرواز باشد.
به مبارکی و شادی چو جمال او بدیدم
ز جمال او دو دیده ز دو کون برتر آمد
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی او را دیدم، به خاطر خوشحالی و شادی، چشمانم از زیبایی او فراتر رفت و از دو جهان بالاتر رفت.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۷۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/06/16 16:09
نادر..

هزار موج باده!!....