گنجور

غزل شمارهٔ ۷۲۴

گر مایهٔ دهر جان فزا بود
زیرا که در او پری ما بود
مر پریان را ز حیرت او
هر گوشه مقال و ماجرا بود
عقلست چراغ ماجراها
آن جا هش و عقل از کجا بود
در صرصر عشق عقل پشه‌ست
آن جا چه مجال عقل‌ها بود
از احمد پا کشید جبریل
از سدره سفر چو ماورا بود
گفتا که بسوزم ار بیایم
کان سو همه عشق بد ولا بود
تعظیم و مواصلت دو ضدند
در فسحت وصل آن هبا بود
آن جا لیلی شدست مجنون
زیرا که جنون هزار تا بود
آن جا حسنی نقاب بگشود
پیراهن حسن‌ها قبا بود
یوسف در عشق بد زلیخا
نی زهره و چنگ و نی نوا بود
وان نافخ صور مانده بی‌روح
کان جا جز روح دوست لا بود
در بحر گریخت این مقالات
زیرا هنگام آشنا بود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر مایهٔ دهر جان فزا بود
زیرا که در او پری ما بود
هوش مصنوعی: اگر زندگی در این دنیا موجب حیات و نشاط باشد، به خاطر این است که در آن روحی مانند پری وجود دارد.
مر پریان را ز حیرت او
هر گوشه مقال و ماجرا بود
هوش مصنوعی: چون او در حیرت و شگفتی است، هر گوشه از این عالم داستانی درباره او وجود دارد و پریان نیز از این حیرت او شگفت‌زده‌اند.
عقلست چراغ ماجراها
آن جا هش و عقل از کجا بود
هوش مصنوعی: عقل مانند چراغی است که ما را در مسیر پیچیده‌ی زندگی راهنمایی می‌کند. اما این سوال مطرح است که منبع عقل از کجا نشأت می‌گیرد.
در صرصر عشق عقل پشه‌ست
آن جا چه مجال عقل‌ها بود
هوش مصنوعی: در طوفان عشق، عقل مانند پشه‌ای ناچیز است و در آن فضا جایی برای اندیشه‌های بزرگ وجود ندارد.
از احمد پا کشید جبریل
از سدره سفر چو ماورا بود
هوش مصنوعی: جبریل، فرشته وحی، از درخت سدره دور شد چون دید که سفر محمد (ص) به عوالم بالاتر فراتر از این جهان است.
گفتا که بسوزم ار بیایم
کان سو همه عشق بد ولا بود
هوش مصنوعی: می‌گوید اگر به آن‌سوی عشق بیایم، حاضرم بسوزم، چون آنجا فقط عشق و محبت وجود دارد.
تعظیم و مواصلت دو ضدند
در فسحت وصل آن هبا بود
هوش مصنوعی: احترام و پیوستگی، دو مفهوم متضاد هستند و در فضای رابطه‌ای که همواره در حال گسترش است، ممکن است به‌طور موقتی از بین بروند.
آن جا لیلی شدست مجنون
زیرا که جنون هزار تا بود
هوش مصنوعی: در آن مکان، لیلی به مجنون تبدیل شده است چون جنون چندین بار وجود دارد.
آن جا حسنی نقاب بگشود
پیراهن حسن‌ها قبا بود
هوش مصنوعی: در آن مکان، زیبایی خویش را نمایان کرد و زیبایی‌های دیگر را در سایه خود قرار داد.
یوسف در عشق بد زلیخا
نی زهره و چنگ و نی نوا بود
هوش مصنوعی: یوسف به خاطر عشق زلیخا، هیچ شباهتی به ستاره و موسیقی نداشت.
وان نافخ صور مانده بی‌روح
کان جا جز روح دوست لا بود
هوش مصنوعی: آن کسی که در روز قیامت بوق می‌زند و جان‌ها را برمی‌خیزاند، اگر فقط روح دوست در آنجا نباشد، همه چیز بی‌روح و خالی از معناست.
در بحر گریخت این مقالات
زیرا هنگام آشنا بود
هوش مصنوعی: این نوشته‌ها به خاطر آشنایی و نزدیکی موضوع از ما دور شدند و به دریا رفتند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۲۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1404/04/11 22:07
اسماعیل شوشتری

به نظر می‌رسد اگر بیت اول به صورت "گرمابه دهر ..." باشد، بهتر است و با اندیشه مولوی که در مثنوی دنیا را به حمام و گرمابه تشبیه کرده است، بیشتر هم‌خوانی دارد.

 در برخی نسخه‌ها هم به صورت "گرمابه دهر" آمده است. در خوانش عندلیب که گذاشته‌ شده هم "گرمابه" خوانش شده است.