گنجور

غزل شمارهٔ ۷۲۲

ما مست شدیم و دل جدا شد
از ما بگریخت تا کجا شد
چون دید که بند عقل بگسست
در حال دلم گریزپا شد
او جای دگر نرفته باشد
او جانب خلوت خدا شد
در خانه مجو که او هوایی‌ست
او مرغ هواست و در هوا شد
او باز سپید پادشاه است
پرید‌، به سوی پادشا شد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما مست شدیم و دل جدا شد
از ما بگریخت تا کجا شد
هوش مصنوعی: ما در حالت مستی هستیم و دل‌مان از ما جدا شده و فرار کرده است، حالا نمی‌دانیم این دل به کجا رفته است.
چون دید که بند عقل بگسست
در حال دلم گریزپا شد
هوش مصنوعی: وقتی دیدم که زنجیره‌های عقل و اندیشه‌ام پاره شده، دلم به سرعت فرار کرد.
او جای دگر نرفته باشد
او جانب خلوت خدا شد
هوش مصنوعی: شاید او به جای دیگری نرفته باشد و در واقع به دلایل معنوی و روحانی به آرامش و خلوتی با خداوند مشغول شده است.
در خانه مجو که او هوایی‌ست
او مرغ هواست و در هوا شد
هوش مصنوعی: در خانه خود به جستجوی او نرو، زیرا او طبیعتش آزاد است و مانند پرنده‌ای در آسمان به پرواز درآمده است.
او باز سپید پادشاه است
پرید‌، به سوی پادشا شد
هوش مصنوعی: او به عنوان یک پرنده سفید، به سمت پادشاه پرواز کرد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۲۲ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1397/04/17 03:07
مهدی

سلام،فکر میکنم مصرع دوم بیت چهارم باید ویرگول بجای ((و)) قرار بگیره
او مرغ هواست،در هوا شد