گنجور

غزل شمارهٔ ۶۹۶

بیچاره کسی که زر ندارد
وز معدن زر خبر ندارد
بیچاره دلی که ماند بی‌تو
طوطیست ولی شکر ندارد
دارد هنر و هزار دولت
افسوس که آن دگر ندارد
می‌گوید دست جام بخشش
ما بدهیمش اگر ندارد
بر وی ریزییم آب حیوان
گر آب بر آن جگر ندارد
بی برگان را دهیم برگی
زان برگ که شاخ تر ندارد
آن‌ها که ز ما خبر ندارند
گویند دعا اثر ندارد
نزدیک آمد که دیده بخشیم
آن را که به ما نظر ندارد
خاموش که مشکلات جان را
جز دست خدای برندارد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیچاره کسی که زر ندارد
وز معدن زر خبر ندارد
هوش مصنوعی: آه بیچاره کسی که نه طلا دارد و نه از معادن طلا چیزی می‌داند.
بیچاره دلی که ماند بی‌تو
طوطیست ولی شکر ندارد
هوش مصنوعی: دل بیچاره‌ای که بدون تو مانده، مانند طوطی‌ای است که زیبا و جذاب است اما شکر و شیرینی در دسترس ندارد.
دارد هنر و هزار دولت
افسوس که آن دگر ندارد
هوش مصنوعی: شخصی توانایی و قدرت زیادی دارد، اما متأسفانه دیگری از آن بهره‌مند نیست.
می‌گوید دست جام بخشش
ما بدهیمش اگر ندارد
هوش مصنوعی: می‌گوید اگر کسی چیزی ندارد، ما باید دست او را با بخشش و مهربانی بگیریم و به او کمک کنیم.
بر وی ریزییم آب حیوان
گر آب بر آن جگر ندارد
هوش مصنوعی: اگر بر روی او آب حیات بپاشیم، باید بدانیم که اگر خود جگرش تحمل نداشته باشد، فایده‌ای نخواهد داشت.
بی برگان را دهیم برگی
زان برگ که شاخ تر ندارد
هوش مصنوعی: به بی‌برگ‌ها یک برگی می‌دهیم از همان برگی که شاخه‌ای ندارد.
آن‌ها که ز ما خبر ندارند
گویند دعا اثر ندارد
هوش مصنوعی: افرادی که از وضعیت ما بی‌خبرند، می‌گویند دعا هیچ تاثیری ندارد.
نزدیک آمد که دیده بخشیم
آن را که به ما نظر ندارد
هوش مصنوعی: نزدیک شده‌ایم که آن کسی را ببخشیم که اصلاً به ما توجه نمی‌کند.
خاموش که مشکلات جان را
جز دست خدای برندارد
هوش مصنوعی: سکوت کن، چرا که جز قدرت خداوند، هیچ‌کس نمی‌تواند بار مشکلات روح را بر دوش بکشد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۶۹۶ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۶۹۶ به خوانش فاطمه زندی

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"بیچاره"
با صدای گروه سیریا (آلبوم بیچاره)

حاشیه ها

1397/06/10 13:09
صلا

آسوده کسی که خر ندارد
از کاه و جو اش خبر ندارد

1402/12/29 08:02
مهدی

این شعررا «گروه سیریا» با لهجه‌ٔ بوشهری خوانده‌اند:

پیوند به وبگاه بیرونی