گنجور

غزل شمارهٔ ۶۸۶

ای مطرب جان چو دف به دست آمد
این پرده بزن که یار مست آمد
چون چهره نمود آن بت زیبا
ماه از سوی چرخ بت پرست آمد
ذرات جهان به عشق آن خورشید
رقصان ز عدم به سوی هست آمد
غمگین ز چیی مگر تو را غولی
از راه ببرد و همنشست آمد
زان غول ببر بگیر سغراقی
کان بر کف عشق از الست آمد
این پرده بزن که مشتری از چرخ
از بهر شکستگان به پست آمد
در حلقه این شکستگان گردید
کان دولت و بخت در شکست آمد
این عشرت و عیش چون نماز آمد
وین دردی درد آبدست آمد
خامش کن و در خمش تماشا کن
بلبل از گفت پای بست آمد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مطرب جان چو دف به دست آمد
این پرده بزن که یار مست آمد
هوش مصنوعی: ای نوازنده عزیز، با شادی و نشاط به ساز خود بزن، زیرا محبوبی خوشحال و سرمست به جمع ما پیوسته است.
چون چهره نمود آن بت زیبا
ماه از سوی چرخ بت پرست آمد
هوش مصنوعی: وقتی آن چهره‌ی زیبا چون ماه از سمت آسمان نمایان شد، معبودی که بت‌پرست بود، به سمت او آمد.
ذرات جهان به عشق آن خورشید
رقصان ز عدم به سوی هست آمد
هوش مصنوعی: تمامی اجزای جهان به خاطر عشق به آن خورشید درخشان، از عدم به وجود آمده و در حال حرکت و رقص هستند.
غمگین ز چیی مگر تو را غولی
از راه ببرد و همنشست آمد
هوش مصنوعی: چرا غمگینی؟ مگر اینکه غولی بر تو هجوم آورده و باعث شده است که در جمعی دیگر قرار بگیری؟
زان غول ببر بگیر سغراقی
کان بر کف عشق از الست آمد
هوش مصنوعی: از آن غول بزرگ، ببر کوچک را بگیر؛ زیرا او به‌خاطر عشق از مرحله ای در عالم هستی به وجود آمده است.
این پرده بزن که مشتری از چرخ
از بهر شکستگان به پست آمد
هوش مصنوعی: این پرده را کنار بزن که خریداران به خاطر شکست‌هایشان از چرخ فلک پایین آمده‌اند.
در حلقه این شکستگان گردید
کان دولت و بخت در شکست آمد
هوش مصنوعی: در میان این افرادی که شکست خورده‌اند، آن بهره و شانس خوب نیز در نتیجه این شکست به پایان رسید.
این عشرت و عیش چون نماز آمد
وین دردی درد آبدست آمد
هوش مصنوعی: این خوشی و لذت مثل نماز است و این درد، درد عمیق و واقعی است که به وجود آمده.
خامش کن و در خمش تماشا کن
بلبل از گفت پای بست آمد
هوش مصنوعی: سکوت کن و به سکوت خود توجه کن، چرا که بلبل به دلیل صحبت نکردن، در بند اندیشه‌هایش گرفتار آمده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۶۸۶ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۶۸۶ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/08/04 08:11
ساعد هاشمی

این غزل در برنامه شماره 209 گنج حضور توسط آقای پرویز شهبازی تفسیر شده است .
شما را به شنیدن این تفسیر جامع و دقیق دعوت می کنم .