غزل شمارهٔ ۶۸۱
کسی که غیر این سوداش نبود
ز ذوق ماش یاد ماش نبود
مثال گوی در میدان حیرت
دوان باشد، اگر چه پاش نبود
وجودی که نَرست از سایهٔ خوش
پناه سایهٔ عنقاش نبود
نماید آینه سیمای هر کس
ازیرا صورت و سیماش نبود
به روزی صد هزاران عیب و خوبی
بگوید آینه، غوغاش نبود
ندارد آینه با زشت بُغضی
هوای چهرهٔ زیباش نبود
دهانی زین شکر مجروح گردد
که دندانهای شکّر خاش نبود
به پرهای عجب دل بر پریدی
ولیک از دام او پرواش نبود
برو چون مه پی خورشید میکاه
که بیکاهش جمال افزاش نبود
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کسی که غیر این سوداش نبود
ز ذوق ماش یاد ماش نبود
هوش مصنوعی: کسی که عشق و محبت واقعی را تجربه نکرده باشد، از لذتهای آن بیخبر است و به یاد عشق نمیافتد.
مثال گوی در میدان حیرت
دوان باشد، اگر چه پاش نبود
هوش مصنوعی: در میدان حیرت و شگفتی، گوی مانند کسی است که در حال حرکت و دویدن است، هرچند که پا ندارد.
وجودی که نَرست از سایهٔ خوش
پناه سایهٔ عنقاش نبود
هوش مصنوعی: هیچ موجودی که از سایه خوشی بهرهمند نشده باشد، نمیتواند به آرامش و امنیت واقعی دست یابد.
نماید آینه سیمای هر کس
ازیرا صورت و سیماش نبود
هوش مصنوعی: آینه، چهره هر فرد را نشان میدهد، چون چهره و ظاهر او در واقعیت وجود ندارد.
به روزی صد هزاران عیب و خوبی
بگوید آینه، غوغاش نبود
هوش مصنوعی: آینه در یک روز میتواند هزاران عیب و خوبی را نشان دهد، اما هیچ وقت سر و صدایی ندارد و آرام است.
ندارد آینه با زشت بُغضی
هوای چهرهٔ زیباش نبود
هوش مصنوعی: آینه هیچ وقت به زشتی خود نمیاندیشد؛ زیرا زیبایی چهرهاش همیشه بر جذابیت او غلبه دارد.
دهانی زین شکر مجروح گردد
که دندانهای شکّر خاش نبود
هوش مصنوعی: دهانی که با شکر شیرین پر شده است، ممکن است زخمی شود؛ زیرا دندانهای آن برای خوردن این شیرینی مناسب نیستند.
به پرهای عجب دل بر پریدی
ولیک از دام او پرواش نبود
هوش مصنوعی: تو با دل پر از شگفتی پرواز کردی، اما در مقابل دام او هیچ گونه هراسی نداشتی.
برو چون مه پی خورشید میکاه
که بیکاهش جمال افزاش نبود
هوش مصنوعی: برخیز و مانند ماه به دنبال خورشید برو، زیرا که زیبایی بدون تلاش و کوششی برای کاهش آن، افزوده نمیشود.