غزل شمارهٔ ۶۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۶۸ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۶۸ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۶۸ به خوانش آرش خیرآبادی
غزل شمارهٔ ۶۸ به خوانش تقواسفی
حاشیه ها
ناز شستت استاد مولوی کبیر ، با این واج آرایی بیت اول حرف شین دلمونو صفا دادی
داستان آشنایی دو جان است، جان عاشق که جلال دین است و جان اقبال که شمس دین است و پنجاه شصت ساله است و بت پرست و زیبا پسند، یعنی صاحب خدای خود است نه خدای عمومی و بازاری و مذهبی، و چنین جانی رسته و رها است
وقتی این آشنایی و هم جانی صورت میگیرد اقبال به دل عاشق میگوید که جان تو هم دیگر رهایی را تجربه میکند
حال که جان عاشق از دوری و غریبی رها شد میگوید اقبال دیگر مال من است و نمی گذارم که از دست من و از شست من به جهد و بگریزد و او را مدام میپایم
نکتهای بس جالب اینکه هستی در ظرف نیستی جای دارد نه در هستی چون ظرف و مظروف نمی شود از یک جنس باشند همان طور که امروز علم مشاهده میکند که هر کهکشانی در درون مادهای تاریک غوطه میخورد و جای میگیرد که برای ما مثل نیستی است و از بدن ما عبور میکند بدو هیچ تماسی با ما
در عشق معنی چند چیز دیگرگون میشود یکی باخت است که در عشق جای آن با برد عوض میشود یکی شکار است که جای شکارچی را میگیرد و شیر شکار آهو میگردد دزدی امری فرخنده میشود و نیستی معنی هستی میگیرد چون هستی عاشق کنار میرود تا هستی معشوق در او جای گیرد
و نیستی عاشق با نابودی مرگ همراه است چون وقتی هستی نداری دیگر مرگ هم معنی نمی دهد، هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
اقبال هر چیزی است که به سراغ تو میآید و در مقابل تو قرار میگیرد و اگر تو را عاشق ببیند از اسب پیاده میشود و دست ترا میبوسد این راز این غزل است که با تیغ حیات انگیز جلال دین گشوده میشود
عالی!
الست بربکم یعنی شما «ربّ» نیستید. شما پرتو من هستید ذات من نیستید. همه انسان ها «قالوا»؛ این عالم، عالم تدریج است. در این زمانی که هستیم همه ازل و ابد وجود ندارد. همیشه در بیش از یک لحظه زندگی نمی کنیم. در عالم الست ازل و ابد جمع است. آنچه در زمان هست نیز در آنجا یکجا جمع است. زبان ما از حرف و صوت و نفس است اما زبان وجود، بسیار صریح و رسا و بلیغ است.
معنی الست بربکم عجز وجودی نسبت به ذات حق تبارک و تعالی است. در آن عالم، اعتراف کردند و سپس تنزل کردند و آمدند به این عالم که پر است از محدودیت ها و تنگناها؛ که باید از این منفذ تنگ عالم عبور کنند. عالم ازل و الست یکی است و اگر «الست» به کار می بریم به لحاظ این است که در قرآن به کار رفته است. به این پرسش ازلی پاسخ دادند و «بلی» گفتند.
دکتر ابراهیمی دینانی