گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷۶

سگ ار چه بی‌فغان و شر نباشد
سگ ما چون سگ دیگر نباشد
شنو از مصطفی کو گفت دیوم
مسلمان شد دگر کافر نباشد
سگ اصحاب کهف و نفس پاکان
اگر بر در بود بر در نباشد
سگ اصحاب را خوی سگی نیست
گر این سر سگ نمود آن سر نباشد
که موسی را درخت آن شب چو اختر
نمود آذر ولیک آذر نباشد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سگ ار چه بی‌فغان و شر نباشد
سگ ما چون سگ دیگر نباشد
هوش مصنوعی: اگر سگ بی‌صدای و بی‌هیا باشد، اما سگ ما مانند سایر سگ‌ها نباشد.
شنو از مصطفی کو گفت دیوم
مسلمان شد دگر کافر نباشد
هوش مصنوعی: گوش کن به سخن مصطفی که فرمود: دیروز مسلمان شدم و دیگر کافر نخواهم بود.
سگ اصحاب کهف و نفس پاکان
اگر بر در بود بر در نباشد
هوش مصنوعی: اگر سگ اصحاب کهف و نفس‌های پاکان در دروازه باشند، در واقع دروازه وجود نخواهد داشت.
سگ اصحاب را خوی سگی نیست
گر این سر سگ نمود آن سر نباشد
هوش مصنوعی: سگ از رفتار و خصوصیات خود، خارج از گروه خود عمل نمی‌کند. اگر یک طرفش نشان‌دهنده سگ باشد، طرف دیگرش هم به همان شکل است.
که موسی را درخت آن شب چو اختر
نمود آذر ولیک آذر نباشد
هوش مصنوعی: در آن شب، درختی برای موسی به مانند ستاره‌ای درخشان شد، اما آن درخت واقعاً آتشین نیست.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۶۷۶ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1395/12/01 18:03
سپیده منصوری

در این غزل مولانا به نفس انسان اشاره میکند که اگر نفس آدمی که به طور طبیعی سرکش و طغیان گر است اما در وجود ما مهار و در اراده ی ماست مانند سگ اصحاب کهف که به عنایت الهی از جمله ی یاران غار قرار گرفت و خوی طبیعی خود جدا گشت. و مطیع و متقاد گردید