غزل شمارهٔ ۶۷۵
هر آن دلها که بیتو شاد باشد
چو خاشاکی میان باد باشد
چو مرغ خانگی کز اوج پرد
چو شاگردی که بیاستاد باشد
چه ماند صورتی کز خود تراشی
بدان شاهی که حوری زاد باشد
چه ماند هیبت شمشیر چوبین
به شمشیری که از پولاد باشد
تو عهدی کردهای چون روح بودی
ولیکن کی تو را آن یاد باشد
اگر منکر شوی من صبر دارم
بدان روزی که روز داد باشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر آن دلها که بیتو شاد باشد
چو خاشاکی میان باد باشد
هوش مصنوعی: هر دلی که بدون وجود تو خوشحال باشد، همچون خاشاکی است که در میان باد جابهجا میشود.
چو مرغ خانگی کز اوج پرد
چو شاگردی که بیاستاد باشد
هوش مصنوعی: همچون پرندهای خانگی که از بلندی پرواز نمیکند، مانند شاگردی که بدون استاد و راهنما باشد.
چه ماند صورتی کز خود تراشی
بدان شاهی که حوری زاد باشد
هوش مصنوعی: چه چیز از زیبایی باقی میماند که تو آن را از خودت تراشیدی، در حالی که آن زیبایی باید به گونهای باشد که از حوریان الهام گرفته شده باشد.
چه ماند هیبت شمشیر چوبین
به شمشیری که از پولاد باشد
هوش مصنوعی: هیبت و ترس شمشیر چوبی چگونه میتواند با شمشیر آهنی و واقعی مقایسه شود؟ وقتی که شمشیر پولادی وجود دارد، شمشیر چوبی هیچ ارزشی نخواهد داشت.
تو عهدی کردهای چون روح بودی
ولیکن کی تو را آن یاد باشد
هوش مصنوعی: تو زمانی که روح بودی، عهدی بستهای، اما حالا نمیدانی که آن را به یاد داری یا نه.
اگر منکر شوی من صبر دارم
بدان روزی که روز داد باشد
هوش مصنوعی: اگر تو انکار کنی، من صبر میکنم تا آن روزی که حقایق روشن شود و همه چیز در دادگاه حقیقت در معرض قضاوت قرار گیرد.