گنجور

غزل شمارهٔ ۶۲۴

هر ذره که بر بالا مِی‌ نوشد و پا کوبد
خورشید ازل بیند وز عشق خدا کوبد
آن را که بخنداند خوش دست برافشاند
وان را که بترساند دندان به دعا کوبد
مستست از آن باده با قامت خم داده
این چرخ بر این بالا ناقوس صلا کوبد
این عشق که مست آمد در باغ الست آمد
کانگور وجودم را در جهد و عنا کوبد
گر عشق نی مستستی یا باده پرستستی
در باغ چرا آید انگور چرا کوبد
تو پای همی‌کوبی و انگور نمی‌بینی
کاین صوفی جان تو در معصره‌ها کوبد
گویی همه رنج و غم بر من نهد آن همدم
چون باغ تو را باشد انگور که را کوبد
همخرقه ایوبی زان پای همی‌کوبی
هر کو شنود ارکض او پای وفا کوبد
از زمزمه یوسف یعقوب به رقص آمد
وان یوسف شیرین لب پا کوبد پا کوبد
ای طایفه پا کوبید چون حاضر آن جویید
باشد که سعادت پا در پای شما کوبد
این عشق چو بارانست ما برگ و گیا ای جان
باشد که دمی باران بر برگ و گیا کوبد
پا کوفت خلیل الله در آتش نمرودی
تا حلق ذبیح الله بر تیغ بلا کوبد
پا کوفته روح الله در بحر چو مرغابی
با طایر معراجی تا فوق هوا کوبد
خاموش کن و بی‌لب خوش طال بقا می‌زن
می‌ترس که چشم بد بر طال بقا کوبد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر ذره که بر بالا مِی‌ نوشد و پا کوبد
خورشید ازل بیند وز عشق خدا کوبد
هوش مصنوعی: هر ذره‌ای که در بالا مست می‌شود و بر پا می‌کوبد، نور ازلی خورشید را می‌بیند و از عشق خداوند به وجد می‌آید.
آن را که بخنداند خوش دست برافشاند
وان را که بترساند دندان به دعا کوبد
هوش مصنوعی: کسی که انسان را شاد کند، خوشحالی‌اش را به نمایش می‌گذارد و کسی که باعث ترس او شود، از روی ناچاری دعا به زبان می‌آورد.
مستست از آن باده با قامت خم داده
این چرخ بر این بالا ناقوس صلا کوبد
هوش مصنوعی: این باده مست کننده است و به دلیل خمیده شدن قامت آن، این آسمان بر فراز سر، زنگ صدا را به صدا در می‌آورد.
این عشق که مست آمد در باغ الست آمد
کانگور وجودم را در جهد و عنا کوبد
هوش مصنوعی: این عشق همچون مستی است که به باغ حقیقت قدم گذاشته و وجود من را با تلاش و کوشش خود متلاطم می‌کند.
گر عشق نی مستستی یا باده پرستستی
در باغ چرا آید انگور چرا کوبد
هوش مصنوعی: اگر عشق وجود نداشت یا به شراب وابسته نبود، پس چرا در باغ انگور رشد می‌کند و چرا آنجا شاخ و برگ را می‌زنند؟
تو پای همی‌کوبی و انگور نمی‌بینی
کاین صوفی جان تو در معصره‌ها کوبد
هوش مصنوعی: تو همواره تلاش می‌کنی و زحمت می‌کشی، اما نمی‌دانی که این زندگی زهدپرستی و عرفان تنها باعث آزار جان تو می‌شود.
گویی همه رنج و غم بر من نهد آن همدم
چون باغ تو را باشد انگور که را کوبد
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که همدم من تمام رنج‌ها و غم‌ها را بر روی دوش من می‌گذارد، مانند باغی که انگور را برایش می‌کوبند.
همخرقه ایوبی زان پای همی‌کوبی
هر کو شنود ارکض او پای وفا کوبد
هوش مصنوعی: هر کسی که صدای پای تو را می‌شنود، اگر به وفا و صداقت پای بکوبی، به یاد شخصیت صبور ایوب خواهد افتاد.
از زمزمه یوسف یعقوب به رقص آمد
وان یوسف شیرین لب پا کوبد پا کوبد
هوش مصنوعی: از شنیدن صدای یوسف، یعقوب به شوق و شادی آمده و شروع به رقص می‌کند و آن یوسف خوش‌اندام هم با پاهایش بر زمین می‌کوبد.
ای طایفه پا کوبید چون حاضر آن جویید
باشد که سعادت پا در پای شما کوبد
هوش مصنوعی: ای گروه، به نشانه شادمانی پا به زمین بزنید، چرا که سعادت در قدم‌های شما نهفته است.
این عشق چو بارانست ما برگ و گیا ای جان
باشد که دمی باران بر برگ و گیا کوبد
هوش مصنوعی: این عشق مانند باران است، و ما همچون برگ و گیاه هستیم. ای جان، باشد که لحظه‌ای باران بر روی ما ببارد و حیات ببخشد.
پا کوفت خلیل الله در آتش نمرودی
تا حلق ذبیح الله بر تیغ بلا کوبد
هوش مصنوعی: خلیل الله (حضرت ابراهیم) پا به آتش نمرود گذاشت و تحمل کرد تا اینکه در نهایت ذبیح الله (حضرت اسماعیل) در معرض سختی و آزمایش قرار گرفت.
پا کوفته روح الله در بحر چو مرغابی
با طایر معراجی تا فوق هوا کوبد
هوش مصنوعی: روح‌الله همچون مرغابی در دریا می‌جوشد و تلاش می‌کند تا به عوالم بالا و مرتبه‌های بلند دست یابد. او با اراده‌ای قوی، تلاش می‌کند تا از محدودیت‌های دنیوی فراتر رود.
خاموش کن و بی‌لب خوش طال بقا می‌زن
می‌ترس که چشم بد بر طال بقا کوبد
هوش مصنوعی: خاموش باش و آرامش خود را حفظ کن. از بقا و زندگی خوبت لذت ببر، اما مراقب باش که حاسدان و بدخواهان به آن حسادت نکنند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۶۲۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1394/03/04 20:06
هنگامه حیدری

در بیت هشتم می فرماید:
هم خرقه ی ایوبی، زان پای همی کوبی
هر کو شنود (ارکض) او پای وفا کوبد
اشاره به آیه ی 42 سوره صاد
ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿42﴾
[به او(ایوب) گفتیم] با پای خود [به زمین] بکوب اینک این چشمه‏ساری است‏سرد و آشامیدنی (42)

در بیت دهم می فرماید:
ای طایفه پا کوبید ، چون حاضر آن جویید
باشد که سعادت پا در پای شما کوبد
اشاره به رسمی در میان اقوام ترک است که بعد از جاری شدن خطبه عقد عروس یا داماد هرکدام بلافاصله پای دیگری را بکوبد ، غلبه در زندگی با او خواهد بود.

1397/05/26 13:07
شهلا

طالَ بقا= عمرش دراز باد