غزل شمارهٔ ۵۸۴
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۵۸۴ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
با عرض درود حضور عزیزان آگاه.
ممنون میشممنظور از "گولی" در بیت اول رو شرح بدین. و اینکه در بیت دوم گهر همون گوهر هست. در کل اگر شرحی بر این غزل دارید از من دریغ نکنید. سپاسگزارم.
با تشکر از دست اندر کاران محترم سایت ارزشمند گنجور. با سلام به خانم بهاره . گولی یعنی چلی؛ خلی؛ احمقی؛ غفلت؛ نادانی؛ و ابلهی. گهر مخفف گوهر است ولی در معنای شعر فرق میکنه. یکی گولی میخواهم که همه نگاهش و حواسش به دلبر باشه. نمیخوام کسی را که توانایی ها و استعدادهای خودش را جدی گرفته و توجه اش به هنرش است و به دلبر آنطور که گولی با تمام وجود توجه دارد توجه ندارد. دلی میخوام مثل صدف که انعطاف داشته باشه و باز باشه که در جانش آن گوهر که همان دلبر است را جای دهد. دلی سنگین نمیخواهم که نه انعطاف داره و نه سبکه و فقط افکار ارزشمند داره و بر خلاف آن دلی که در جانش دلبر را جا داده دل سنگین فقط در جانش افکار ارزشمند خودش را جا داده و دل را سنگین کرده در حقیقت در جان فقط جای برای گوهر (دلبر) است و جای برای گهر (افکار یا هر چیز ارزشمنده دیگری) نیست. ز خود بینی جدا گشته یعنی توانایی ها؛ داراییها و هرچه که داره را از خود نمیدونه و همه اینها را از خدا میدونه و بخاطر درک این آگاهی ارزشمند عاشق حقیقی خدا شده و به فراوانی ؛ عشق خدا؛ در او ایجاد شده. از مالش های غم غافل یعنی اتفاقات ناخوشایند را جدی نمیگیره و نسبت به آنها غفلت میکنه و به آنها اهمیت نمیده و آگاه به این مسئله است که بوجود آورنده این اتفاقات مالنده (خدا) است که باید از آنها عبرت و اندرز گرفت و عبور کرد. به مالنده (خدا) توجه داره که آنها برای عبرت و اندرز اوست.