غزل شمارهٔ ۵۶۶
بتی کو زهره و مه را همه شب شیوه آموزد
دو چشم او به جادویی دو چشم چرخ بردوزد
شما دلها نگه دارید مسلمانان که من باری
چنان آمیختم با او که دل با من نیامیزد
نخست از عشق او زادم به آخر دل بدو دادم
چو میوه زاید از شاخی از آن شاخ اندرآویزد
ز سایه خود گریزانم که نور از سایه پنهانست
قرارش از کجا باشد کسی کز سایه بگریزد
سر زلفش همیگوید صلا زوتر رسن بازی
رخ شمعش همیگوید کجا پروانه تا سوزد
برای این رسن بازی دلاور باش و چنبر شو
درافکن خویش در آتش چو شمع او برافروزد
چو ذوق سوختن دیدی دگر نشکیبی از آتش
اگر آب حیات آید تو را ز آتش نینگیزد
غزل شمارهٔ ۵۶۵: اگر صد همچو من گردد هلاک او را چه غم داردغزل شمارهٔ ۵۶۷: نباشد عیب پرسیدن تو را خانه کجا باشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بتی کو زهره و مه را همه شب شیوه آموزد
دو چشم او به جادویی دو چشم چرخ بردوزد
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که چهرهای زیبا و دلربا در شب به همگان آموزش میدهد که چگونه عشق ورزند. همچنین چشمان او به گونهای جادویی است که میتواند چشمان آسمان را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
شما دلها نگه دارید مسلمانان که من باری
چنان آمیختم با او که دل با من نیامیزد
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، دلهایتان را حفظ کنید، زیرا من اینقدر با او درونم را در هم آمیختم که دیگر دل من با شما پیوند نمیخورد.
نخست از عشق او زادم به آخر دل بدو دادم
چو میوه زاید از شاخی از آن شاخ اندرآویزد
هوش مصنوعی: در ابتدا به خاطر عشق او به دنیا آمدم و در نهایت دل خود را به او سپردم، همانطور که میوهای از درختی میروید و به شاخهای آویزان میشود.
ز سایه خود گریزانم که نور از سایه پنهانست
قرارش از کجا باشد کسی کز سایه بگریزد
هوش مصنوعی: من از سایه خود فرار میکنم، چون نور به دلیل سایه پنهان است. کسی که از سایه فرار کند، آرامش و قرارش از کجا باید باشد؟
سر زلفش همیگوید صلا زوتر رسن بازی
رخ شمعش همیگوید کجا پروانه تا سوزد
هوش مصنوعی: در این بیت، زیبایی موهای او به گونهای است که گویی از دور caller میزند و دعوت میکند. همچنین، چهرهاش مانند شمعی است که با نورش پروانهای را میطلبد تا به سوی خود بیاید و بسوزاند. این تصویر بیانگر جذابیت و کششی است که وجود او به دیگران دارد.
برای این رسن بازی دلاور باش و چنبر شو
درافکن خویش در آتش چو شمع او برافروزد
هوش مصنوعی: برای این که در میدان جنگ یا زندگی شجاعانه عمل کنی، خودت را در چنگال مشکلات قرار بده و مانند شمعی باش که در آتش میسوزد و میدرخشد.
چو ذوق سوختن دیدی دگر نشکیبی از آتش
اگر آب حیات آید تو را ز آتش نینگیزد
هوش مصنوعی: زمانی که شوق و اشتیاق سوختن را در وجودت حس کردی، دیگر نباید از آتش بترسی. اگر آب حیات به تو برسد، آتش به تو آسیبی نخواهد زد.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۵۶۶ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1394/01/24 14:03
هنگامه حیدری
استاد مرحوم فروزانفر در ذیل این غزل ص 24 جلد دوم دیوان شمس آورده است:
مولانا در قافیه این غزل اقتفا به شعرای عربی زبان کرده است که میان "واو" و "یا" فرقی نمی گذارند و در قوافی قصاید آنها را با هم می آورند از قبیل:
انا بنی نهشل لا تدعی لأب
عنه و لا هو بالابناء بشرینا
انی لمن معشر افنی اوائلهم
قیل الکمات الا این المحامونا
شرح حماسه از خطیب تبریزی طبع بولاق ص 51،54
1398/01/18 08:04
حسین
ظاهرا بیت پنجم اشتباه تایپی دارد. در نسخه نیکلسون این گونه آمده:
سر زلفش همیگوید هلا رُو بر رسن بازی
مصرع اول بیت ششم نیز:
برای این رسن بازی دلا زو باش و چنبر شو
1402/02/20 09:05
vafa
آیا در مصرع دوم بیت سوم "چو میوه زاید از شاخی" در واقع فعلِ مصدرِ "زاییدن" هست و به معنای به وجود آمدن، درسته؟