گنجور

غزل شمارهٔ ۵۳۴

رو آن ربابی را بگو مستان سلامت می‌کنند
وان مرغ آبی را بگو مستان سلامت می‌کنند
وان میر ساقی را بگو مستان سلامت می‌کنند
وان عمر باقی را بگو مستان سلامت می‌کنند
وان میر غوغا را بگو مستان سلامت می‌کنند
وان شور و سودا را بگو مستان سلامت می‌کنند
ای مه ز رخسارت خجل مستان سلامت می‌کنند
وی راحت و آرام دل مستان سلامت می‌کنند
ای جان جان ای جان جان مستان سلامت می‌کنند
ای تو چنین و صد چنان مستان سلامت می‌کنند
این‌جا یکی با خویش نیست مستان سلامت می‌کنند
یک مست این جا بیش نیست مستان سلامت می‌کنند
ای آرزوی آرزو مستان سلامت می‌کنند
آن پرده را بردار زو مستان سلامت می‌کنند

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رو آن ربابی را بگو مستان سلامت می‌کنند
وان مرغ آبی را بگو مستان سلامت می‌کنند
هوش مصنوعی: به آن نوازنده بگو که با شادی و سرور، مستان به او سلام می‌کنند و به آن پرنده آبی هم بگو که مستان به او نیز سلام می‌کنند.
وان میر ساقی را بگو مستان سلامت می‌کنند
وان عمر باقی را بگو مستان سلامت می‌کنند
هوش مصنوعی: به ساقی بگو که مستان برای او آرزوی سلامتی می‌کنند و به عمر باقی هم بگو که مستان برای آن نیز دعا می‌کنند.
وان میر غوغا را بگو مستان سلامت می‌کنند
وان شور و سودا را بگو مستان سلامت می‌کنند
هوش مصنوعی: بگو آن کسی که در میان شلوغی و هیاهو است، مستان با شادی و سرور او را گرامی می‌دارند. بگو آن شور و هیجان را که مستان با خوشحالی در استقبال آن هستند.
ای مه ز رخسارت خجل مستان سلامت می‌کنند
وی راحت و آرام دل مستان سلامت می‌کنند
هوش مصنوعی: ای ماه، زیبایی چهره‌ات باعث شرمندگی مستان می‌شود، و آن‌ها برای آرامش و راحتی دل‌هایشان به تو سلام می‌فرستند.
ای جان جان ای جان جان مستان سلامت می‌کنند
ای تو چنین و صد چنان مستان سلامت می‌کنند
هوش مصنوعی: ای جان من، ای جان جان مستان، برای تو که این‌گونه‌ای و ویژگی‌های زیادی داری، مستان سلام و درود می‌فرستند.
این‌جا یکی با خویش نیست مستان سلامت می‌کنند
یک مست این جا بیش نیست مستان سلامت می‌کنند
هوش مصنوعی: در اینجا هیچ‌کس به جز خود شخص وجود ندارد، و فقط یک فرد مست وجود دارد که سلامتی خود را جشن می‌گیرد.
ای آرزوی آرزو مستان سلامت می‌کنند
آن پرده را بردار زو مستان سلامت می‌کنند
هوش مصنوعی: ای آرزوی دل‌باختگان، سلامتی می‌طلبند. آن پرده را کنار بزن تا آن دل‌باختگان نیز سلامتی‌ات را بخواهند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۳۴ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۵۳۴ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۳۴ به خوانش محمدرضا جراح زاده

حاشیه ها

درود
این دو بیت به این صورت صحیح است:
ای جانِ جان، ای جانِ جان، مستان سلامت می‌کنند
ای تو چنین و صد چنان، مستان سلامت می‌کنند
اینجا یکی با خویش نیست، مستان سلامت می‌کنند
یک مست این جا بیش نیست، مستان سلامت می‌کنند
از سایت شما هر روز و هر روز بارها استفاده می‌کنم. خیلی متشکرم.

1393/03/30 00:05

به نظر می رسد که غزل با بیت اضافی که آقای صباغ زاده عنوان نموده اند کامل تر می شود . اینجا هم می گوید اینجا یکی همه است و همه یکی است و همه مخلوق خدا و عاشق اویند و با چشیدن جرعه ای از شراب معرفت او عاشق و شیدای او می گردند .

1395/05/30 15:07
دکتر بزرگمهر

سلام
درگاه نسبتا خوبی دارید اما از لحاظ نسخه هایی که برای گزینش اشعار انتخاب کرده اید متاسفانه بسیار ضعیف عمل کرد ه اید و متاسفانه بسیاری از بیت ها را جا انداخته اید برای متن گلستان نیز این ضعف دیده می شود با توجه به این که درگاه پر بازدیدی دارید جای آنست که بازبینی و دوباره خوانی صورت بگیرد

1395/08/24 08:10
عبدالله

درود
این غزل رو آقای محمد عبدالحسینی در آلبوم برای تو خوانده اند با آهنگسازی محمد جلیلی عندلیبی

1399/08/15 16:11
سیدمسعود

به نظر بنده این غزل نیست
چون در تمام مصراع ها ردیف "مستان سلامت می کنند " تکرار گردیده و شعر را بی مزه نموده . اگر سروران نظری و توضیحی دارند بفرمایند تا استفاده کنیم

1399/09/11 17:12

سلام
متاسفانه تعداد بسیازی از بیت ها جا افتاده اند و امیدوارم به زودی کامل تر بشوند چون وبسایت شما بسیار مورد استفاده عموم قرار میگیرد و ممکن است غزلیات به صورت ناقص جا بیوفتند.
تشکر

1399/09/11 22:12
علیرضا

علیرضا قربانی و غلیم قاسیموف

1399/09/15 04:12
علی

«زو» در بیت آخر مخفف «زود» است. علیرضا قربانی «ز رو» خوانده که وزن شعر را هم خراب کرده است.
نیز زو(زود):
ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار زو
من کس نمی‌دانم جز او مستان سلامت می‌کنند.
مولوی
ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس
یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد.
مولوی

1401/04/12 12:07
مهدی ج

باسلام وعرض ادب،بیزحمت درصورت امکان معنای ابیات ولغات مشکل رو هم لطف بفرمایید بگذارید.ممنون

1403/10/25 21:12
امین مروتی

شرح غزل شمارهٔ ۵۳۴ (مستان سلامت می‌کنند)

مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)

 

محمدامین مروتی

 

فضای غزل فضای سماع و طرب است و اشارات مولانا به برپا کنندگان این بزم است. ردیف غزل یعنی "مستان سلامت می کنند"، مراتب قدردانی مولانا را نسبت به صاحبدلان عاشق بیان می کند.

 

رو آن ربابی را بگو مستان سلامت می‌کنند

وان مرغ آبی را بگو مستان سلامت می‌کنند

مولانا به نوازندۀ رباب سلام می کند. پرندۀ آبی می تواند عارف واصل باشد که از خشکی به دریا پای نهاده است. یعنی تغییر فاز و احوال پیدا کرده است.

 

وان میر ساقی را بگو مستان سلامت می‌کنند

وان عمر باقی را بگو مستان سلامت می‌کنند

ساقی هم کسی است که دیگران را مست می کند و می تواند عنصر محوری این سماع یعنی شیخ گروه باشد. عمر باقی هم تعبیر دیگری برای همین شخص است.

 

وان میر غوغا را بگو مستان سلامت می‌کنند

وان شور و سودا را بگو مستان سلامت می‌کنند

میر غوغا اشاره به کسی است که از فرط شور و شیدایی و سودا و جنون، سرو صدایش در آمده است.

 

ای مه ز رخسارت خجل، مستان سلامت می‌کنند

وی راحت و آرام دل، مستان سلامت می‌کنند

به نظر مولانا ین عنصر محوری زیبا تر از ماه و مایۀ آرامش دل است.

 

ای جان جان! ای جان جان! مستان سلامت می‌کنند

ای تو چنین و صد چنان، مستان سلامت می‌کنند

"جانِ جان" و "چنین و صدچنان"، تعابیری است که مولانا از سر ناچاری و ناتوانی بیان، از آن ها استفاده می کند.

 

این‌جا یکی با خویش نیست، مستان سلامت می‌کنند

یک مست این جا بیش نیست، مستان سلامت می‌کنند

همه ساکنان حلقه مست اند و مولانا می گوید همه شان در واقع یکی هستند.

 

ای آرزوی آرزو، مستان سلامت می‌کنند

آن پرده را بردار زو، مستان سلامت می‌کنند

آرزوها هم آرزویشان همان عنصر محوری بزم است و مولانا از او می خواهد پرده از روی حقیقت خود که عشق و مستی است، برگیرد.

 

5 دی 1403

1404/01/18 09:04
مهیار مهدی زاده بارفروش

محمد عبدالحسینی هم این غزل را در مخالف سه گاه اجرا کرده اند