گنجور

غزل شمارهٔ ۵۱۹

ای دل فرو رو در غمش کالصبر مفتاح الفرج
تا رو نماید مرهمش کالصبر مفتاح الفرج
چندان فرو خور اندُهان تا پیشت آید ناگهان
کرسی و عرش اعظمش کالصبر مفتاح الفرج
خندان شو از نور جهان تا تو شوی سور جهان
ایمن شوی از ماتمش کالصبر مفتاح الفرج
باری دلم از مرد و زن برکَند مهر خویشتن
تا عشق شد خال و عمش کالصبر مفتاح الفرج
گر سینه آیینه کنی بی‌کبر و بی‌کینه کنی
در وی ببینی هر دمش کالصبر مفتاح الفرج
چون آسمان گر خم دهی در امر و فرمان وا رهی
زین آسمان و از خمش کالصبر مفتاح الفرج
هم بجهی از ما و منی هم دیو را گردن زنی
در دست پیچی پرچمش کالصبر مفتاح الفرج
اقبال خویش آید تو را دولت به پیش آید تو را
فرخ شوی از مقدمش کالصبر مفتاح الفرج
دیوی‌ست در اسرار تو کز وی نگون شد کار تو
بر بند این دم محکمش کالصبر مفتاح الفرج
دارد خدا خوش عالمی منگر در این عالم دمی
جز حق نباشد محرمش کالصبر مفتاح الفرج
خامش بیان سر مکن خامش که سر من لدن
چون می‌زند اندرهمش کالصبر مفتاح الفرج

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دل فرو رو در غمش کالصبر مفتاح الفرج
تا رو نماید مرهمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: ای دل، در غم‌هایت فرو رو و صبر کن که شاید روزی آرامش و درمانی برایت نمایان شود. صبر، کلید گشایش است.
چندان فرو خور اندُهان تا پیشت آید ناگهان
کرسی و عرش اعظمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: گاهى باید با صبر و آرامش تحمل کرد تا در زمان مناسب، نتیجه‌ی آن تلاش و شکیبایی به دست آید. مثل اینکه صبر، کلید گشایش و حل مشکلات است که در نهایت به موفقیت و عظمت می‌انجامد.
خندان شو از نور جهان تا تو شوی سور جهان
ایمن شوی از ماتمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: با شادی از نور دنیا بهره‌مند شو تا زندگی‌ات شاداب و امن باشد و مانند صبوری که کلید رهایی است، آرامش را در خود پیدا کنی.
باری دلم از مرد و زن برکَند مهر خویشتن
تا عشق شد خال و عمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: دل من از محبت و عشق مردان و زنان جدا شد تا اینکه عشق واقعی شکل گرفت و به صورت علامتی در آمد، به مانند اینکه صبر کلید گشایش مشکلات است.
گر سینه آیینه کنی بی‌کبر و بی‌کینه کنی
در وی ببینی هر دمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: اگر سینه‌ات را مانند آیینه بی‌تکبر و بی‌کینه بسازی، در آن می‌توانی هر لحظه صبر را ببینی که کلید گشایش و فرج است.
چون آسمان گر خم دهی در امر و فرمان وا رهی
زین آسمان و از خمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: اگر آسمان را به خاکساری وادار کنی و در کارها و دستورات تو تسلیم شود، به راحتی از این آسمان و از خموشی‌اش می‌توان به آرامش و گشایش دست یافت. صبر، کلید رهایی و آسایش است.
هم بجهی از ما و منی هم دیو را گردن زنی
در دست پیچی پرچمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: تو هم از بند خودت رها شو و هم شیطان را به زیر پا بزن. در شرایط سخت باید با صبر و شکیبایی استقامت کنی، چون صبر راهگشای مشکلات است.
اقبال خویش آید تو را دولت به پیش آید تو را
فرخ شوی از مقدمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: اگر به خودت اعتماد داشته باشی، خوشبختی به سراغت می‌آید. مانند صبر که کلید گشایش مشکلات است، تو نیز با انتظار عاقلانه، به موفقیت و خوشبختی دست پیدا خواهی کرد.
دیوی‌ست در اسرار تو کز وی نگون شد کار تو
بر بند این دم محکمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: در درون تو نیرویی وجود دارد که باعث شده کارهایت به سمت شکست برود. این لحظهٔ سخت را مهار کن، زیرا صبر کلید رهایی است.
دارد خدا خوش عالمی منگر در این عالم دمی
جز حق نباشد محرمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: خداوند همیشه در حال شادی و خوشی است. در این دنیا هیچ چیز جز حق و حقیقت نمی‌تواند به او نزدیک شود. همچنان که صبر کلید بازگشایی مشکلات است.
خامش بیان سر مکن خامش که سر من لدن
چون می‌زند اندرهمش کالصبر مفتاح الفرج
هوش مصنوعی: سکوت کن، از صحبت کردن دربارهٔ موضوعی که در درون من دارد جوش و خروش می‌کند، خودداری کن، چون صبر راهگشای مشکلات است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۱۹ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1391/09/09 01:12
عبدالستار

با سلام
در مصرع اول بیت دوم،
«چندان فروخور اندهان» صحیح است.
اندهان جمع انده (اندوه) است.

1396/06/17 01:09
همایون

در غم او یعنی‌ در آروزی او که به معشوق مربوط است
اندوه به این جهان و مسائل آان بر میگردد
در آان یکی‌ باید غرق شد و فرو رفت و این را باید فرو خورد و نابود کرد
وگرنه به خشم و کینه تبدیل میشود و سینه را تار میکند و آیینه ات کار نمیکند
جهان غیر از نور دیدنی یک نوری دارد که شادی میاورد و اندوه و ماتم آان را بی‌ اثر میکند
بسیاری از این غم‌ها به همان رابطه زن و مرد و بطور کلی‌ انسان‌ها بر میگردد
این رابطه‌ها عشق را آلوده میکند در حالیکه عشق باید مستقل از روابط رشد کند
این روابط ما و من را برجسته میکند که همچون دیوی جلوی پیشرفت و تعالی را میگیرد
آسمان از خودش نمیگوید بنابراین همه چیز را در خود دارد
ما هم خیلی‌ چیز‌ها در کنار خود داریم که بیهوده کنار ما قرار نگرفته اند
بلکه تا ما را در راه شکوه و گشایش هدایت کنند که نام این راه صبر است
که یک راز است نه‌ برای بیان بلکه برای بکار بردن. همین راز اگر فقط برای حرف زدن
باشد با راز‌های برتری خنثی و بی‌ اثر میگردد
پیدایش انسان از همین راه صبر صورت گرفته است که سود بردن طبیعت از آنچه
در اختیار داشته بدون هیچ طرحی از خود است، رازی بزرگ

1397/10/06 09:01
شاپرک

چندان فرو خور آن دهان درسته و منظور لب فرو بستن و سکوت کردن است که در پس آن جهان خود را به ما نشان میدهد.یعنی در اصل ما در پس سکوت بهتر میتوانیم اسرار عالم را دریابیم..
حرافی انسان را از تفکر کردن باز میدارد

1397/11/01 13:02
نادر..

جز حق نباشد محرمش..

1399/02/02 09:05
علی حسنی

مولانا در این شعر صبر را توصیه می کند، ولی منظورش از صبر در هر حالتی نیست، یعنی منظور این نیست، که ما با خشم،غم،ترس، کینه،غرور،حسادت،و....،خلاصه انواع واکنش ها و احساس ها،، و فرض ،خرافات و توهمات تصمیم بگیریم و منتظر باشیم یا صبر کنیم تا تصمیمات ما نتیجه بدهد و به هدف برسیم،، بلکه منظور این است که صابر بایست در حالت هویت اصلی باشد، و از این هویت دور نشود، در غم این حالت فرو رود،و این حالت بخشی از زندگی او شود، با حفظ خود در این حالت صبر کند، تا بتدریج تصمیمات او نتیجه بدهد، و هدف خلقت او محقق شود،

1403/09/19 07:12
اقبال کاظمی

بخوان دیوان شمس و مثنوی را 

مپرس اما هوش مصنوعی را

معلوم است که جمعبندی، سنجش و بکارگیری اطلاعاتی بدون احساس ،عاطفه و خودبرانگیزنده خیال و شعور هوش مصنوعی از ساحت ظریف شریف و بالخصوص شعر شهودی و پیچیده ای عرفانی بسیار بدور است. ولی شباهتی که هوش مصنوعی در این زمینه با افراد ازخودراضی، دیده درآ  و شارلاتان دارد در این است که هرگز در معناکردن اشعار به ناتوانی خود اقرار نمی کند و هرچه سرهم بافته به خورد خواننده می دهد، یعنی "نمیدانم" در قاموس اش وجود ندارد و من تا به حال مشاهده نتوانستم..  به هرحال من خواندن نظریات هوش مصنوعی را در مورد معنای اشعار ضیاع وقت می‌دانم مگر اینکه گاه‌گاهی به قصد تفریح و تفنن باشد. حتا می‌تواند خطر گمراهی هم داشته باشد برای آنانکه سالکان تازه وارد این وادی اند.