گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰۱

امشب از چشم و مغز خواب گریخت
دید دل را چنین خراب گریخت
خواب دل را خراب دید و یباب
بی نمک بود از این کباب گریخت
خواب مسکین به زیر پنجه عشق
زخم‌ها خورد وز اضطراب گریخت
عشق همچون نهنگ لب بگشاد
خواب چون ماهی اندر آب گریخت
خواب چون دید خصم بی‌زنهار
مول مولی بزد شتاب گریخت
ماه ما شب برآمد و این خواب
همچو سایه ز آفتاب گریخت
خواب چون دید دولت بیدار
همچو گنجشک از عقاب گریخت
شکرلله همای بازآمد
چونک باز آمد این غراب گریخت
عشق از خواب یک سؤالی کرد
چون فروماند از جواب گریخت
خواب می‌بست شش جهت را در
چون خدا کرد فتح باب گریخت
شمس تبریز از خیالت خواب
چون خطاییست کز صواب گریخت

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امشب از چشم و مغز خواب گریخت
دید دل را چنین خراب گریخت
هوش مصنوعی: امشب خواب از چشمانم فرار کرده و دیدم که دل به شدت آشفته و ناراحت است.
خواب دل را خراب دید و یباب
بی نمک بود از این کباب گریخت
هوش مصنوعی: دل خواب‌آلود و نا آرام خود را نپسندید و بر این دلخوری، از وضعیت بی‌حس و خنثی زندگی که شبیه کبابی بی‌طعم و لذت بود، دوری جست.
خواب مسکین به زیر پنجه عشق
زخم‌ها خورد وز اضطراب گریخت
هوش مصنوعی: عشق به خواب بیچاره آسیب زد و او از اضطراب فرار کرد.
عشق همچون نهنگ لب بگشاد
خواب چون ماهی اندر آب گریخت
هوش مصنوعی: عشق مانند نهنگ، به آرامی در دل باز می‌شود، و خواب، مثل ماهی در آب، از دست می‌رود و فرار می‌کند.
خواب چون دید خصم بی‌زنهار
مول مولی بزد شتاب گریخت
هوش مصنوعی: وقتی خواب دید که دشمن بدون هیچ مانعی به او حمله می‌کند، به سرعت از آنجا فرار کرد.
ماه ما شب برآمد و این خواب
همچو سایه ز آفتاب گریخت
هوش مصنوعی: در شب که ماه در آسمان دیده می‌شود، خواب مانند سایه‌ای که از نور خورشید فرار می‌کند، ناپدید می‌شود.
خواب چون دید دولت بیدار
همچو گنجشک از عقاب گریخت
هوش مصنوعی: خواب وقتی دید که فرصتی به دست آمده، مانند گنجشکی که از دست عقاب فرار می‌کند، بلافاصله به سمت آن فرصت رفت.
شکرلله همای بازآمد
چونک باز آمد این غراب گریخت
هوش مصنوعی: سپاس خدا را که پرنده آزادی بازگشته است، زیرا با بازگشت او، این کلاغ نیز فرار کرده است.
عشق از خواب یک سؤالی کرد
چون فروماند از جواب گریخت
هوش مصنوعی: عشق از خواب بیدار شد و از چیزی پرسش کرد، اما وقتی جواب را نیافت، ناگهان فرار کرد.
خواب می‌بست شش جهت را در
چون خدا کرد فتح باب گریخت
هوش مصنوعی: شاید در خواب، تمامی جهات را به هم در هم آمیخت، اما وقتی خداوند درهای تازه‌ای را افتتاح کرد، آن خواب به سرعت از بین رفت.
شمس تبریز از خیالت خواب
چون خطاییست کز صواب گریخت
هوش مصنوعی: شمس تبریز از خیالت مثل خواب است که از حقیقت و درستی فرار کرده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۰۱ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1399/02/01 10:05
علی حسنی

مولانا خواب را بعنوان منبع موثق برای تصمیم گیری قبول ندارد، شب و روز براساس گردش زمین دور خودش به وجود می آیند، و شب تقدس و ارجحیت بالاتری نسبت به روز ندارد، علاوه بر این در خواب مغز در حالت استراحت است، پس توانایی مغز در خواب از بیداری بیشتر نیست، به همین دلیل مولانا می فرماید، کسی که عاشق است، یا در لحظه زندگی می کند، نمی تواند منتظر وقوع اتفاقات در آینده بر اساس خواب بماند، و آینده را ببندد و مسدود کند،
خواب دیدن و بر اساس خواب تصمیم گرفت در مذهب عاشقی معنی ندارد،

1399/06/01 21:09
همایون

از غزل های آتشین و زیبا و شبانه، در عشق ویژه جلال دین که بر بنیاد دوستی دو انسان استوار است که شکارچی معنا ها هستند، شب نقش ویژه ای دارد، چون شب فرصت همنشینی را بدون حضور دیگران فراهم میسازد.
بطور معمول انسان در برابر خواب نمی تواند پایداری کند ولی براستی وقتی ضیافتی و موقعیتی ویژه و کمیاب پدید می آید گویی خواب چون سایه ای ناپدید میشود و چون ماهی کوچکی در دریا گم میشود و یا چون گنجشکی از پیش عقاب می گریزد
این غزل تنها برای همین منظور سروده شده است زیرا این شب زنده داری ها از با ارزش ترین های زندگی جلال دین بوده است و همه بیت ها تنها به این موضوع اختصاص دارد

1399/08/13 12:11
مهدی

سید علی حسنی
این شعر درباره خواب دیدن صحبت نمی کند. درباره خوابیدن است!

1401/11/05 17:02
امید محمودی

منظور فعل خوابیدن و بیداری نیست، منظور خواب و  هشیاری (حضور) است.

کمااینکه میفرمایند خواب شش جهت درک و هشیاری انسان رو می‌بندد و خداست که درب ها را باز میکند که اشاره به آیه ی قرآن دارد.