غزل شمارهٔ ۴۹۴
به شاه نهانی رسیدی که نوشت
می آسمانی چشیدی که نوشت
نگار ختن را حیات چمن را
میان گلستان کشیدی که نوشت
ایا جان دلبر ایا جمله شکّر
چه ماهی چه شاهی چه عیدی که نوشت
ز مستان سلامت ز رندان پیامت
که قفل طرب را کلیدی که نوشت
چه رعنا رقیبی چه شیرین طبیبی
که در سر شرابی پزیدی که نوشت
دلا خوش گزیدی غم شمس تبریز
گزیده کسی را گزیدی که نوشت
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به شاه نهانی رسیدی که نوشت
می آسمانی چشیدی که نوشت
هوش مصنوعی: به پادشاهی پنهان رسیدی که نامهای از آسمان فرستاده و تو آن را دیدهای و درک کردهای.
نگار ختن را حیات چمن را
میان گلستان کشیدی که نوشت
هوش مصنوعی: عشوه و زیبایی دختر ختن را که مانند گل در باغستان جلوه میکند، به خوبی به تصویر کشیدهای.
ایا جان دلبر ایا جمله شکّر
چه ماهی چه شاهی چه عیدی که نوشت
هوش مصنوعی: ای محبوب من، آیا تو مانند شکر هستی؟ چه به عنوان ماهی، چه به عنوان شاه، چه به عنوان عیدی که نوشته شده باشد؟
ز مستان سلامت ز رندان پیامت
که قفل طرب را کلیدی که نوشت
هوش مصنوعی: از شادی مستان برایت پیامی فرستاده شده است که کلید خوشحالی و سرور را به تو میدهد.
چه رعنا رقیبی چه شیرین طبیبی
که در سر شرابی پزیدی که نوشت
هوش مصنوعی: چه رقیبی زیبا و دلانگیز که مانند یک پزشک شیرینزبان است و در دل شرابی نوشید و به شعر درآورد.
دلا خوش گزیدی غم شمس تبریز
گزیده کسی را گزیدی که نوشت
هوش مصنوعی: ای دل، تو انتخاب نیکویی کردی، چرا که غم شمس تبریز را برگزیدی. تو کسی را انتخاب کردهای که بینهایت اهمیت دارد و فکرش را مکتوب کرده است.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۴۹۴ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1404/07/12 07:10
همایون
چه زیبا درودی چه نازک سرودی
به خرسند مستی رسیدی که نوشت
تا به حال همه سرمستی و شادکامی بود اینجا مرحلهای بالاتر پیش می آید و آن آفرین گفتن به این می و این مستی است گویی مستی دیگری پیدا شده که مست به خودش نوش باد میگوید و به این مستی و این شرابی که پیدا کردهاست آفرین میگوید، یافتن شمس و آوردن او به گلستان بودن شرابی دیگر است و مستی دیگر که تاکنون نبوداست

مولانا