گنجور

غزل شمارهٔ ۴۹۵

اگر مر تو را صلح آهنگ نیست
مرا با تو ای جان سر جنگ نیست
تو در جنگ آیی روم من به صلح
خدای جهان را جهان تنگ نیست
جهانیست جنگ و جهانیست صلح
جهان معانی به فرسنگ نیست
هم آب و هم آتش برادر بدند
ببین اصل هر دو به جز سنگ نیست
که بی این دو عالم ندارد نظام
اگر روم خوبست بی‌زنگ نیست
مرا عقل صد بار پیغام داد
خمش کن که فخرست آن ننگ نیست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر مر تو را صلح آهنگ نیست
مرا با تو ای جان سر جنگ نیست
هوش مصنوعی: اگر تو به صلح و آرامش تمایل نداری، من هم با تو جنگ و خصومت ندارم.
تو در جنگ آیی روم من به صلح
خدای جهان را جهان تنگ نیست
هوش مصنوعی: وقتی تو به جنگ می‌آیی، من با صلح و آرامش به زندگی ادامه می‌دهم، زیرا این دنیا برای ما هر دو کافی است و برای هیچ‌یک از ما تنگ نیست.
جهانیست جنگ و جهانیست صلح
جهان معانی به فرسنگ نیست
هوش مصنوعی: دنیا مملو از جنگ و صلح است و معانی و مفاهیم در آن از مرزها و فاصله‌ها فراتر می‌روند.
هم آب و هم آتش برادر بدند
ببین اصل هر دو به جز سنگ نیست
هوش مصنوعی: آب و آتش هر دو به نوعی خواصی مشابه دارند و در نهایت هر دو به چیزی غیر از خودشان برمی‌گردند که همان سنگ است. در واقع، همه چیز در دنیای طبیعی به یک اصل ابتدایی و مشترک مرتبط است.
که بی این دو عالم ندارد نظام
اگر روم خوبست بی‌زنگ نیست
هوش مصنوعی: بدون وجود این دو جهان، هیچ گونه ترتیبی وجود ندارد. اگر بروم، خوب است و بی‌صداست.
مرا عقل صد بار پیغام داد
خمش کن که فخرست آن ننگ نیست
هوش مصنوعی: عقل بارها به من گفت که ساکت باش و حرفی نزن، زیرا خاموشی در برابر فخر و جهل، ننگی ندارد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۹۵ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/11/11 19:02
هنگامه حیدری

در بیت دوم می فرماید:
تو در جنگ آیی روم من به صلح
خدای جهان را جهان تنگ نیست
مصراع دوم منسوب است به آتسز و اول آن چنین است:
به خوارزم آید به سقسین روم
(روضه الصفا در ذکر آتسز خوارزمشاه) و مضمون آن مستفاد است از : وارض الله واسعه
قرآن کریم 10/39