گنجور

غزل شمارهٔ ۴۸۸

در این سلام مرا با تو دار و گیر جداست
دمی عظیم نهان‌ست و در حجاب خداست
ز چنگ سخت عجیب‌ست آن ترنگ ترنگ
چه‌هاست نعره برآورده کان چه‌هاست چه‌هاست
شراب لعل بیاورد شاه کاین رکنی‌ست
خمش که وقت جنون و نه وقت کشف غطاست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در این سلام مرا با تو دار و گیر جداست
دمی عظیم نهان‌ست و در حجاب خداست
هوش مصنوعی: در این سلام، ارتباط من با تو وجود دارد، اما در یک لحظه خاص، این ارتباط عمیق و پنهان است و در پس پرده اراده الهی قرار دارد.
ز چنگ سخت عجیب‌ست آن ترنگ ترنگ
چه‌هاست نعره برآورده کان چه‌هاست چه‌هاست
هوش مصنوعی: صدای عجیبی که از جایی می‌آید، توجه را جلب کرده است. در این صدا شور و هیاهویی به گوش می‌رسد که انسان را به تفکر وادار می‌کند. این صدا چه چیزی را می‌خواهد بگوید و چه پیامی دارد؟
شراب لعل بیاورد شاه کاین رکنی‌ست
خمش که وقت جنون و نه وقت کشف غطاست
هوش مصنوعی: شاه برای ما شراب قرمزی می‌آورد، زیرا در اینجا زمان جنون است و نه زمان کشف حقیقت.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۸۸ به خوانش عندلیب