گنجور

غزل شمارهٔ ۴۸۷

چو عید و چون عرفه عارفان این عرفات
به هر که قدر تو دانست می‌دهند برات
هلال‌وار ز راه دراز می‌آیند
برای کار‌گزاری ز قاضی‌الحاجات
به مفلسان که ز بازار‌‌شان نصیبی نیست
ز مخزن زر سلطان همی‌کشند زکات
پی گشادن در‌های بسته می‌آیند
گرفته زیر بغل‌ها کلید‌های نجات
به دست هر جان زنبیل زفت می‌آید
شنیده بانگ تعالو لتأخذوا الصدقات
بیا بیا گذری کن ببین زکات ملک
به طور موسی عمران و غلغل میقات
دریده پهلوی همیان از آن زر بسیار
دریده قوصره‌هاشان ز بار قند و نبات
ز خرمن دو جهان مور خود چه تاند برد
خمش کن و بنشین دور و می‌شنو صلوات

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو عید و چون عرفه عارفان این عرفات
به هر که قدر تو دانست می‌دهند برات
هوش مصنوعی: در روزهای عید و عرفه، عارفان و اهل معرفت به هر کسی که ارزش و مقام تو را بشناسد، پاداش و هدیه‌ای می‌دهند.
هلال‌وار ز راه دراز می‌آیند
برای کار‌گزاری ز قاضی‌الحاجات
هوش مصنوعی: ماه‌نشان‌ها با ظرافت و از دور دست به سوی ما می‌آیند تا نیازهای ما را برطرف کنند.
به مفلسان که ز بازار‌‌شان نصیبی نیست
ز مخزن زر سلطان همی‌کشند زکات
هوش مصنوعی: افرادی که در وضعیت مالی ضعیفی قرار دارند و از بازار خود فایده‌ای نمی‌برند، از گنجینه‌های ثروت سلطان هم به نوعی کمک و مالیات می‌گیرند.
پی گشادن در‌های بسته می‌آیند
گرفته زیر بغل‌ها کلید‌های نجات
هوش مصنوعی: افرادی که برای گشودن درهای بسته تلاش می‌کنند، با کلیدهایی که به همراه دارند، در زیر بغل‌هایشان، به سمت نجات می‌آیند.
به دست هر جان زنبیل زفت می‌آید
شنیده بانگ تعالو لتأخذوا الصدقات
هوش مصنوعی: زنان بیل بزرگی به دست دارند و صداهایی را می‌شنوند که از آن‌ها خواسته می‌شود تا زکات‌ها را بگیرند.
بیا بیا گذری کن ببین زکات ملک
به طور موسی عمران و غلغل میقات
هوش مصنوعی: بیا و نگاهی به وضعیت کشور بینداز، همان‌طور که موسی پسر عمران به دستورات الهی عمل می‌کرد و از هوی و هوس‌ها دوری می‌کرد.
دریده پهلوی همیان از آن زر بسیار
دریده قوصره‌هاشان ز بار قند و نبات
هوش مصنوعی: دستگاه و کيسه را از روی آن طلا پاره کرده‌اند، چون بار قند و شکر سنگینی بر دوش دارند.
ز خرمن دو جهان مور خود چه تاند برد
خمش کن و بنشین دور و می‌شنو صلوات
هوش مصنوعی: از هر چه می‌زاید در این دو جهان، تو بعد از تلاش خود را برسان، آرام بگیر و به دور از دغدغه‌ها بنشین و به شنیدن ذکر و دعا مشغول شو.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۸۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/07/04 09:10
حسین

زیباست که آخر شعرش با صلوات تمام شده است ، شاید خواسته یک کد یک نشانه یک راه یک رمز و یک کلید کارگشا را ارایه دهد و ....

1393/11/11 16:02
هنگامه حیدری

در بیت هفتم می فرماید:
دریده پهلوی همیان از آن زر بسیار
دریده قوصره هاشان ز بار قند و نبات
قوصره : زنبیل ، سبدی که در آن خرما ریزند.