گنجور

غزل شمارهٔ ۴۷۲

کالبد ما ز خواب کاهل و مشغول خاست
آنک به رقص آورد کاهل ما را کجاست
آنک به رقص آورد پرده دل بردرد
این همه بویش کند دیدن او خود جداست
جنبش خلقان ز عشق جنبش عشق از ازل
رقص هوا از فلک رقص درخت از هواست
دل چو شد از عشق گرم رفت ز دل ترس و شرم
شد نفسش آتشین عشق یکی اژدهاست
ساقی جان در قدح دوش اگر درد ریخت
دردی ساقی ما جمله صفا در صفاست
باده عشق ای غلام نیست حلال و حرام
پر کن و پیش آر جام بنگر نوبت که راست
ای دل پاک تمام بر تو هزاران سلام
جمله خوبان غلام جمله خوبی تو راست
سجده کنم پیش یار گوید دل هوش دار
دادن جان در سجود جان همه سجده‌هاست

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کالبد ما ز خواب کاهل و مشغول خاست
آنک به رقص آورد کاهل ما را کجاست
هوش مصنوعی: بدن ما از خواب و بی‌تحرکی بیدار شد و اکنون به رقص درآمده، اما ما نمی‌دانیم که آن حال و نشاط کجاست.
آنک به رقص آورد پرده دل بردرد
این همه بویش کند دیدن او خود جداست
هوش مصنوعی: اینجا دل به شور و رقص آمده است و از درد و غم‌هایش کاسته شده. بوی محبتش همه جا را پر کرده، اما دیدن او به تنهایی معنی و حس خاصی دارد و جدا از این حال و هواست.
جنبش خلقان ز عشق جنبش عشق از ازل
رقص هوا از فلک رقص درخت از هواست
هوش مصنوعی: حرکت مردم ناشی از عشق است و عشق از ابتدا وجود داشته است، همانطور که رقص باد از آسمان و رقص درختان از باد نشأت می‌گیرد.
دل چو شد از عشق گرم رفت ز دل ترس و شرم
شد نفسش آتشین عشق یکی اژدهاست
هوش مصنوعی: وقتی دل انسان از عشق شعله‌ور می‌شود، احساس ترس و شرم از دل او دور می‌شود و نفسش به شوق و هیجان می‌افتد. عشق در این جا مانند یک اژدهای پرقدرت و سوزان به نظر می‌رسد.
ساقی جان در قدح دوش اگر درد ریخت
دردی ساقی ما جمله صفا در صفاست
هوش مصنوعی: ای ساقی عزیز، اگر دیشب در می‌کشتن، درد و غمی وجود داشت، باید بگویم که احوال ما همواره پر از صفا و زیبایی است.
باده عشق ای غلام نیست حلال و حرام
پر کن و پیش آر جام بنگر نوبت که راست
هوش مصنوعی: شراب عشق، ای خدمتگزار، نه حلال دارد و نه حرام. آن را پر کن و جام را به من بده تا ببینم زمان چگونه است.
ای دل پاک تمام بر تو هزاران سلام
جمله خوبان غلام جمله خوبی تو راست
هوش مصنوعی: ای دل پاک، هزار بار بر تو درود می‌فرستم؛ همۀ نیکان و خوبان، خدمتگزار تو هستند و همۀ خوبی‌ها به تو تعلق دارد.
سجده کنم پیش یار گوید دل هوش دار
دادن جان در سجود جان همه سجده‌هاست
هوش مصنوعی: من در برابر معشوق سجده می‌کنم، اما او می‌گوید مراقب باش؛ زیرا فدای او شدن در حالت سجده، جانم را در اختیار می‌گذارد و این حالت سرشار از معناست.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۷۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۷۲ به خوانش نادیا رحمان

حاشیه ها

1391/09/10 10:12
ناشناس

سجده کنم پیش یار گوید دل هوش دار
دادن جان در سجود جان همه سجده‌هاست