گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۷

ای گل تو را اگر چه که رخسار نازکست
رخ بر رخش مدار که آن یار نازکست
در دل مدار نیز که رخ بر رخش نهی
کو سر دل بداند و دلدار نازکست
چون آرزو ز حد شد دزدیده سجده کن
بسیار هم مکوش که بسیار نازکست
گر بیخودی ز خویش همه وقت وقت تو است
گر نی به وقت آی که اسرار نازکست
دل را ز غم بروب که خانه خیال او است
زیرا خیال آن بت عیار نازک است
روزی بتافت سایه گل بر خیال دوست
بر دوست کار کرد که این کار نازکست
اندر خیال مفخر تبریز شمس دین
منگر تو خوار کان شه خون خوار نازکست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای گل تو را اگر چه که رخسار نازکست
رخ بر رخش مدار که آن یار نازکست
هوش مصنوعی: ای گل، اگرچه چهره‌ات بسیار زیبا و نازک است، اما چهره‌ات را در برابر کسی نشان نده که او نیز بسیار لطیف و حساس است.
در دل مدار نیز که رخ بر رخش نهی
کو سر دل بداند و دلدار نازکست
هوش مصنوعی: این بیت می‌گوید: در دل خود نگه‌دار که اگر بر چهره‌ات نگاهی بیندازد، کسی که راز دل را می‌داند و محبوبی لطیف و حساس است، شگفتی‌هایی در قلبش پنهان است.
چون آرزو ز حد شد دزدیده سجده کن
بسیار هم مکوش که بسیار نازکست
هوش مصنوعی: وقتی آرزو به اندازه‌ای زیاد می‌شود که از حد خود فراتر می‌رود، بهتر است با احتیاط عمل کنی و خودت را به زحمتی نیندازی، زیرا این خواسته‌ها بسیار شکننده و حساس هستند.
گر بیخودی ز خویش همه وقت وقت تو است
گر نی به وقت آی که اسرار نازکست
هوش مصنوعی: اگر همیشه بی‌خود از خودت باشی، آن وقت تمام زمان توست. و اگر نه، در زمان مناسب بیاید، چون اسرار لطیفی وجود دارد.
دل را ز غم بروب که خانه خیال او است
زیرا خیال آن بت عیار نازک است
هوش مصنوعی: دل خود را از غم پاک کن، زیرا که دل محل زندگی خیال اوست و خیال آن معشوق زیبا و فریبنده، ظریف و لطیف است.
روزی بتافت سایه گل بر خیال دوست
بر دوست کار کرد که این کار نازکست
هوش مصنوعی: روزگاری سایه‌ی زیبای یک گل بر یاد و خیال دوست روشنی بخشید و این کار به نوعی جادوگری برای دوست عزیز است که بسیار لطیف و دلنشین می‌باشد.
اندر خیال مفخر تبریز شمس دین
منگر تو خوار کان شه خون خوار نازکست
هوش مصنوعی: در خیال خود به بزرگ شهرت تبریز چشم ندوختی، شمس دین. به تو نگاه کن؛ چون تو هم در مقامی پایین‌تر از او قرار داری؛ چرا که این شاه، خون‌ریز و سرسخت است و تو نازک و لطیف هستی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۴۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1387/07/15 21:10

مصرع اول بیت اول می‌تواند به صورت «ای گل تو را اگر چه [که] رخسار نازک است» درست باشد، صورت حاضر به شرطی درست است که «چه» را به صورت یک مصوت بلند بخوانیم و به «رخسار» نچسبانیم تا مصرع، با کمک یک سکته، وزنش درست باشد («چه، رخسار» و نه «چرخسار» ).

1387/07/16 18:10
رسته

بیت اول مصرع اول
چاپ فروزانفر چین است :
" ای گل تو را اگر چه که رخسار نازکست"
---
پاسخ: ممنون، پس «که» را اضافه کردیم.

1398/09/01 20:12
سنا

معنیه بت عیار میشه بگین‌

1403/09/23 04:11
وحید نجف آبادی

بت عیار=زیبارویی که رو دستش نیست