گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۶

گر چپ و راست طعنه و تشنیع بیهده‌ست
از عشق برنگردد آن کس که دلشده‌ست
مه نور می‌فشاند و سگ بانگ می‌کند
مه را چه جرم خاصیت سگ چنین بده‌ست
کوهست نیست که که به بادی ز جا رود
آن گله پشه‌ست که بادیش ره زده‌ست
گر قاعده است این که ملامت بود ز عشق
کری گوش عشق از آن نیز قاعده‌ست
ویرانی دو کون در این ره عمارتست
ترک همه فواید در عشق فایده‌ست
عیسی ز چرخ چارم می‌گوید الصلا
دست و دهان بشوی که هنگام مایده‌ست
رو محو یار شو به خرابات نیستی
هر جا دو مست باشد ناچار عربده‌ست
در بارگاه دیو درآیی که داد داد
داد از خدای خواه که این جا همه دده‌ست
گفتست مصطفی که ز زن مشورت مگیر
این نفس ما زن‌ست اگر چه که زاهده‌ست
چندان بنوش می که بمانی ز گفت و گو
آخر نه عاشقی و نه این عشق میکده‌ست
گر نظم و نثر گویی چون زر جعفری
آن سو که جعفرست خرافات فاسده‌ست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر چپ و راست طعنه و تشنیع بیهده‌ست
از عشق برنگردد آن کس که دلشده‌ست
هوش مصنوعی: اگر دیگران به او بی‌دلیل انتقاد کنند یا طعنه زنند، عشق او را تغییر نخواهد داد و آن کسی که عاشق شده هنوز به عشقش پا برجاست.
مه نور می‌فشاند و سگ بانگ می‌کند
مه را چه جرم خاصیت سگ چنین بده‌ست
هوش مصنوعی: ماه نور افشانی می‌کند و سگی با صدای بلند به آن اعتراض می‌کند، حال آنکه ماه هیچ کار خطایی نکرده و این رفتار از سگ قابل توجیه نیست.
کوهست نیست که که به بادی ز جا رود
آن گله پشه‌ست که بادیش ره زده‌ست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کوه‌ها ثابت و محکم هستند و تحت تأثیر تغییرات قرار نمی‌گیرند، در حالی که موجوداتی مانند پشه‌ها به راحتی تحت تأثیر باد و شرایط محیطی قرار می‌گیرند و جابجا می‌شوند. از این رو، تأثیرات بزرگ و ثابت با تأثیرات کوچک و زودگذر مقایسه شده است.
گر قاعده است این که ملامت بود ز عشق
کری گوش عشق از آن نیز قاعده‌ست
هوش مصنوعی: اگر عیب‌جویی و ملامت به عشق بخورد، پس گوش عشق نیز می‌تواند از این قاعده پیروی کند و بی‌توجهی کند.
ویرانی دو کون در این ره عمارتست
ترک همه فواید در عشق فایده‌ست
هوش مصنوعی: ویرانی هر دو جهان در این مسیر خود ساختمانی است، و ترک همه منافع و فایده‌ها در عشق، خود یک فایده است.
عیسی ز چرخ چارم می‌گوید الصلا
دست و دهان بشوی که هنگام مایده‌ست
هوش مصنوعی: عیسی از آسمان می‌گوید: قبل از اینکه غذا بخوری، دستان و دهانت را بشوی چون زمان غذا خوردن فرا رسیده است.
رو محو یار شو به خرابات نیستی
هر جا دو مست باشد ناچار عربده‌ست
هوش مصنوعی: به محفل خراباتی‌ها برو و خود را در عشق یار غرق کن. در هر جایی که دو نفر سرمست باشند، طبیعتاً شوری و غوغایی به‌پا می‌شود.
در بارگاه دیو درآیی که داد داد
داد از خدای خواه که این جا همه دده‌ست
هوش مصنوعی: اگر به قدرت و سلطنتی وارد شوی که بر اساس ستم و ظلم بنا شده است، در آنجا جز فریاد دادخواهی و استمداد از خدا چیز دیگری نخواهی یافت، زیرا تمام ساکنان آنجا فقط به فکر منافع خود هستند.
گفتست مصطفی که ز زن مشورت مگیر
این نفس ما زن‌ست اگر چه که زاهده‌ست
هوش مصنوعی: مصطفی می‌فرماید که از زنان مشورت نکن، زیرا نفس ما خود زن است هرچند که به ظاهر زاهد و دین‌دار باشد.
چندان بنوش می که بمانی ز گفت و گو
آخر نه عاشقی و نه این عشق میکده‌ست
هوش مصنوعی: به قدری بنوش که از بحث و جدل دور بمانی، چون نه تو عاشق واقعی هستی و نه این عشق مربوط به میخانه است.
گر نظم و نثر گویی چون زر جعفری
آن سو که جعفرست خرافات فاسده‌ست
هوش مصنوعی: اگر در نظم و نثر هنری مانند زر ناب داشته باشی، اما در آن سوی دنیای تفکرات، چنان که جعفر باطل‌ها وجود دارد، فقط افکار بی‌پایه و خرافی وجود خواهد داشت.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۴۶ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/11/08 12:02
هنگامه حیدری

در بیت دوم می فرماید:
مه نور می فشاند و سگ بانگ می کند
مه را چه جرم ؟ خاصیت سگ چنین بده ست.

این بیت با اندکی تغییر از سید حسن غزنوی است.
اشاره ای به باوری قدیمی دارد که می گویند: آن هنگام که ماه در آسمان بدرکامل است و می درخشد سگان به آن پارس می کنند. در دوره های مختلف این جانور گاه سگ بوده است، گاه روباه گاه شغال...چنانگ شاملو در شعری می فرماید:
شغالی گر ماه بلند را دشنام گفت ....
حضرت مولانا در این بیت به مفهوم سرشت متفاوت و تمایز میان استعدادها نظر دارند. خاصیت ماه نور افشانی خاصیت سگ بانگ برداشتن است.
در بیت نهم می فرماید:
گفتست مصطفی که: ز زن مشورت مگیر
این نفس ما زنست اگر چه که زاهده ست
اشاره به این حدیث پیامبر دارد که: شاوروهن و خالفوهن
در بیت آخر می فرماید :
گر نظم و نثر گویی چون زر جعفری
آن سو که جعفر ست خرافات فاسده ست
زرجعفری: زر خالص که جعفر برمکی سکه زدن آن فرمود. (فرهنگ رشیدی ). زر خالص است و به جعفر برمکی نسبت دهند. (انجمن آرا). نوعی از زر خالص . (ناظم الاطباء). طلای خالص بود منسوب به جعفر نامی که کیمیاگر بوده است و بعضی گویند پیش از جعفر برمکی زر قلب سکه می کردند، چون او وزیر شد حکم فرمود که طلا را خالص کردند و سکه زدند و به او منسوب شد. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). مسکوک زر منسوب به جعفر برمکی . درست جعفری . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
در مصراع دوم مقصود از جعفر ، امام جعفر صادق پایه گذار فقه جعفری است که عالم آل محمد است و با علم خود به جنگ با خرافه رفته است.

1400/01/03 23:04
گیو

خانم حیدری، از اطلاعات روشن و بجایتان بی اندازه متشکرم. امیدوارم ابهامات دیگر اشعار حضرت مولانا را هم شما فرصت کرده در گنجور برای ما شاگردان راه این بزرگوار روشن بفرمایید.
در ضمن از آنجاییکه حضرت مولانا یکی از بزرگان تصوف است به احتمال زیاد اشاره ایشان به حضرت امام جعفر صادق (ع) در این بیت به خاطر مقام والا و اساسیشان در حلقه سلسله های متصوفه میباشد تا تکیه به مقام فقاهتشان برای جلوگیری از خرافات، چه او فقیه حنفی بود و فقه و کلام معمولا باعث بحث و مجادله بوده و هست و در بعضی موارد مصون از تحمیل و حیله خرافات هم نیست. حضرت امام جعفر صادق (ع) محو یار بودند و فقیه، ولی به احتمال زیاد نه مست فقه:
رو محو یار شو به خرابات نیستی هر جا دو مست باشد ناچار عربده‌ست

1401/02/17 12:05
محسن جهان

تفسیر بیت ۱:

منظور مولانا از این بیت اینست که؛ کسی که دلباخته معشوق ازلی است و خود در وجود او محو می‌داند، به هیچ طعنه، انتقاد و ناسزا گویی که او را از حضور در محضر باریتعالی منحرف کند توجه نمی‌کند.