گنجور

غزل شمارهٔ ۴۳۷

هر جور که‌ز تو آید بر خود نهم غرامت
جرم تو را و خود را بر خود نهم تمامت
ای ماه‌روی از تو صد جور اگر بیاید
تن را بود چو خَلعت جان را بود سلامت
هر کس ز جمله عالم از تو نصیب دارند
عشق تو شد نصیبم احسنت ای کرامت
گه جام مست گردد از لذت می تو
گه می به جوش آید از چاشنی جامت
معنی به سجده آید چون صورت تو بیند
هر حرف رقص آرد چون بشنود کلامت
عاشق چو مَست‌تر شد بر وی ملامت آید
زیرا که نُقل این می نبود به جز ملامت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر جور که‌ز تو آید بر خود نهم غرامت
جرم تو را و خود را بر خود نهم تمامت
تمامت‌: تماما‌، همگی‌.
ای ماه‌روی از تو صد جور اگر بیاید
تن را بود چو خَلعت جان را بود سلامت
خَلعت‌: جامه‌ای که ملوک و امرا به کسی دهند و کمتر از سه‌پارچه‌ (‌دستار و جامه و میان‌بند) نیست.
هر کس ز جمله عالم از تو نصیب دارند
عشق تو شد نصیبم احسنت ای کرامت
هوش مصنوعی: هر کسی از این دنیا بهره‌ای از تو دارد، من نیز از عشق تو بهره‌مند شدم. چه نیکو است و ستودنی ای کرامت!
گه جام مست گردد از لذت می تو
گه می به جوش آید از چاشنی جامت
هوش مصنوعی: گاهی اوقات جام شراب به خاطر لذت آن سرشار می‌شود و گاهی اوقات نیز شراب به خاطر شیرینی و طعمی که در جام تو دارد به جوش می‌آید.
معنی به سجده آید چون صورت تو بیند
هر حرف رقص آرد چون بشنود کلامت
هوش مصنوعی: هر گاه کسی صورت زیبای تو را ببیند، به سجده درمی‌آید و هر حرفی که از زبان تو خارج شود، او را به رقص درمی‌آورد.
عاشق چو مَست‌تر شد بر وی ملامت آید
زیرا که نُقل این می نبود به جز ملامت
هوش مصنوعی: عاشق وقتی بیشتر در عشق غرق می‌شود، دیگر انتقاد و سرزنش‌ها برایش اهمیت ندارد. چرا که تنها چیزی که از این حال پیدا می‌شود، انتقاد کردن است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۳۷ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۴۳۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/11/18 13:02
نادر..

معنی به سجده آید چون صورت تو بیند..

1396/11/19 01:02
nabavar

نُقل = مزه ی شراب

1398/04/24 16:06
سعادت

ملامت یعنی چه

1403/05/15 19:08
فرهود

یعنی طعنه و سرزنش مردم‌.