گنجور

غزل شمارهٔ ۴۲۸

این چنین پابند جان میدان کیست
ما شدیم از دست این دستان کیست
عشق گردان کرد ساغرهای خاص
عشق می‌داند که او گردان کیست
جان حیاتی داد کوه و دشت را
ای خدایا ای خدایا جان کیست
این چه باغست این که جنت مست اوست
وین بنفشه و سوسن و ریحان کیست
شاخ گل از بلبلان گویاترست
سرو رقصان گشته کاین بستان کیست
یاسمن گفتا نگویی با سمن
کاین چنین نرگس ز نرگسدان کیست
چون بگفتم یاسمن خندید و گفت
بیخودم من می‌ندانم کان کیست
می‌دود چون گوی زرین آفتاب
ای عجب اندر خم چوگان کیست
ماه همچون عاشقان اندر پیش
فربه و لاغر شده حیران کیست
ابر غمگین در غم و اندیشه است
سر پرآتش عجب گریان کیست
چرخ ازرق پوش روشن دل عجب
روز و شب سرمست و سرگردان کیست
درد هم از درد او پرسان شده
کای عجب این درد بی‌درمان کیست
شمس تبریزی گشاده‌ست این گره
ای عجب این قدرت و امکان کیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این چنین پابند جان میدان کیست
ما شدیم از دست این دستان کیست
هوش مصنوعی: ما در این دنیا به چه کسی وابسته‌ایم؟ اسیر این دست‌ها و سرنوشت خود شده‌ایم.
عشق گردان کرد ساغرهای خاص
عشق می‌داند که او گردان کیست
هوش مصنوعی: عشق باعث می‌شود که افرادی که خاص هستند به هم نزدیک شوند و در جریان احساسات و روابط عاشقانه، هر کس جایگاه واقعی خود را می‌شناسد.
جان حیاتی داد کوه و دشت را
ای خدایا ای خدایا جان کیست
هوش مصنوعی: حیات و زندگی به کوه‌ها و دشت‌ها بخشیده شده است. ای خدا، جان در اینجا چیست؟
این چه باغست این که جنت مست اوست
وین بنفشه و سوسن و ریحان کیست
هوش مصنوعی: این باغ چه جالبی است که پر از زیبایی و سرخوشی است، و این گل‌ها مانند بنفشه، سوسن و ریحان چه نام دارند؟
شاخ گل از بلبلان گویاترست
سرو رقصان گشته کاین بستان کیست
هوش مصنوعی: شاخ گل از بلبلان سخن‌ها و داستان‌های بیشتری دارد. همین‌طور سرو که در حال رقص و حرکت است، نشان می‌دهد که این باغ متعلق به چه کسی است.
یاسمن گفتا نگویی با سمن
کاین چنین نرگس ز نرگسدان کیست
هوش مصنوعی: یاسمن می‌گوید آیا نخواهی گفت با سمن که این نرگس، نرگس‌دان چه کسی است؟
چون بگفتم یاسمن خندید و گفت
بیخودم من می‌ندانم کان کیست
هوش مصنوعی: وقتی که نام یاسمن را بردم، او خندید و گفت: "من نمی‌دانم این کیست و بی‌دلیل سخن می‌گویی."
می‌دود چون گوی زرین آفتاب
ای عجب اندر خم چوگان کیست
هوش مصنوعی: او مانند گوی طلایی آفتاب می‌دود، چه شگفت‌انگیز است که در خم چوگان چه کسی حضور دارد؟
ماه همچون عاشقان اندر پیش
فربه و لاغر شده حیران کیست
هوش مصنوعی: ماه به مانند عاشقان در حالتی معلق و حیران است، اینکه آیا فربه و زیباست یا لاغر و ناخوشایند.
ابر غمگین در غم و اندیشه است
سر پرآتش عجب گریان کیست
هوش مصنوعی: ابر ناراحت و در فکر است، سرش پر از شعله‌های تعجب است. می‌پرسد که چه کسی در حال گریه کردن است.
چرخ ازرق پوش روشن دل عجب
روز و شب سرمست و سرگردان کیست
هوش مصنوعی: چرخ آبی رنگ و روشنی که نشان‌دهندهٔ آسمان است، جالب اینجاست که در طول روز و شب همیشه در حال حرکت و سرگشتگی است. این چه موجود عجیبی است که چنین حالتی دارد؟
درد هم از درد او پرسان شده
کای عجب این درد بی‌درمان کیست
هوش مصنوعی: درد به دنبال دلیلش می‌گردد و می‌پرسد که عجب، این دردی که درمان ندارد، چیست؟
شمس تبریزی گشاده‌ست این گره
ای عجب این قدرت و امکان کیست
هوش مصنوعی: شمس تبریزی این گره را باز کرده است و این واقعیت شگفت‌انگیز که چنین قدرت و امکانی وجود دارد، چه کسی را می‌توان تصور کرد؟

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۲۸ به خوانش مریم جوزی
غزل شمارهٔ ۴۲۸ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۲۸ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1400/02/04 11:05
مصطفی نصیری

در دکلمه شعر ، پی اش ، درسته نه پیش .لطفا اصلاح شود
ماه همچون عاشقان اندر پی اش

1402/05/17 17:08
همایون

این جفت غزل که ۴۳۲ جفت دیگر است بن مایه غزل های عارفانه پس از شمس است که تفاوت آن با غزل های پیش از شمس در همین ندانم و ندانستن است

غزل های گذشته و پیش از آشنایی با شمس محتوای دانستن زیاد و سواد بالا دارد که در فضای مذهب و دین پدید می آید 

در ندانستن است که دوست ارزش بالایی می یابد در دانستن فخر و خودبینی جلوه میکند