غزل شمارهٔ ۴۱۹
بوسهای داد مرا دلبر عیار و برفت
چه شدی چونک یکی داد بدادی شش و هفت
هر لبی را که ببوسید نشانها دارد
که ز شیرینی آن لب بشکافید و بکفت
یک نشان آنک ز سودای لب آب حیات
هر زمانی بزند عشق هزار آتش و نفت
یک نشان دگر آن است که تن نیز چو دل
میدود در پی آن بوسه به تعجیل و به تفت
تنگ و لاغر گردد به مثال لب دوست
چه عجب لاغری از آتش معشوقه زفت
غزل شمارهٔ ۴۱۸: سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت توستغزل شمارهٔ ۴۲۰: ذوق روی ترشش بین که ز صد قند گذشت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوسهای داد مرا دلبر عیار و برفت
چه شدی چونک یکی داد بدادی شش و هفت
هوش مصنوعی: دلبر خوشسیما بوسهای به من داد و سپس رفت. نمیدانم چه بر سرم آمد، زیرا با یک بوسه، دنیایی از احساسات را به من عطا کرد.
هر لبی را که ببوسید نشانها دارد
که ز شیرینی آن لب بشکافید و بکفت
هوش مصنوعی: هر لبی که ببوسید نشانههایی دارد که به خاطر شیرینی آن لب، ممکن است جدا کنید و بچشید.
یک نشان آنک ز سودای لب آب حیات
هر زمانی بزند عشق هزار آتش و نفت
هوش مصنوعی: عشقی که از آرزو و خیاله به دل آدم دست میدهد، میتواند مانند آتش و نفت در درون انسان شعلهور شود و او را دچار تب و تاب کند. این عشق، همچون نشانهای از امید به زندگی و جوانی، در کنار آب حیات و جاودانگی همیشه وجود دارد.
یک نشان دگر آن است که تن نیز چو دل
میدود در پی آن بوسه به تعجیل و به تفت
هوش مصنوعی: یک نشانه دیگر این است که جسم نیز مانند دل، با شتاب و اشتیاق به دنبال آن بوسه میدود.
تنگ و لاغر گردد به مثال لب دوست
چه عجب لاغری از آتش معشوقه زفت
هوش مصنوعی: در اثر عشق و محبت به معشوق، شخص دچار تغییراتی میشود و حتی ممکن است به شدت لاغر و ضعیف شود. این تغییرات به قدری عمیق هستند که انسان میتواند مانند لبهای معشوقش که زیبا و جذاباند، به تنگی و لاغری بیفتد. در واقع، این کاهش وزن و لاغری به نوعی از شعلههای عشق ناشی میشود که فرد را تحت تأثیر قرار میدهد.