غزل شمارهٔ ۳۷۴
پرسید کسی که ره کدامست
گفتم کاین راه تَرک کامست
ای عاشق شاه دان که راهت
در جست رضای آن همامست
چون کام و مراد دوست جویی
پس جست مراد خود حرامست
شد جملهٔ روح، عشق محبوب
کاین عشق صوامع کرامست
کم از سر کوه نیست عشقش
ما را سر کوه این تمامست
غاری که در اوست یار عشقست
جان را ز جمال او نظامست
هر چت که صفا دهد صوابست
تعیین بنمیکنم کدامست
خامش کن و پیر عشق را باش
کاندر دو جهان تو را امامست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پرسید کسی که ره کدامست
گفتم کاین راه تَرک کامست
هوش مصنوعی: کسی از من پرسید کدام راه را باید بپیمائیم، من پاسخ دادم که این مسیر، راهی است به سوی بینیازی و ترک خواستههای دنیوی.
ای عاشق شاه دان که راهت
در جست رضای آن همامست
هوش مصنوعی: ای عاشق، بدان که مسیر تو در جستجوی رضایت آن شاه است.
چون کام و مراد دوست جویی
پس جست مراد خود حرامست
هوش مصنوعی: اگر در پی خوشی و خواستههای دوستت هستی، پس دنبال خواستههای خودت نرو؛ چرا که این کار نادرست است.
شد جملهٔ روح، عشق محبوب
کاین عشق صوامع کرامست
هوش مصنوعی: تمام روح عشق محبوب بهطوری عمیق و فراموشنشدنی است که این عشق حقیقتاً به مانند مکانهای مقدس و باکرهای میماند.
کم از سر کوه نیست عشقش
ما را سر کوه این تمامست
هوش مصنوعی: عشق او برای ما کمتر از قله کوه نیست؛ در واقع، همه چیز ما در این عشق خلاصه میشود.
غاری که در اوست یار عشقست
جان را ز جمال او نظامست
هوش مصنوعی: غاری که در آن یار وجود دارد، عشق است و جان انسان به خاطر زیبایی او نظم و ترتیب پیدا میکند.
هر چت که صفا دهد صوابست
تعیین بنمیکنم کدامست
هوش مصنوعی: هر چیزی که به دل شادابی و خوشحالی ببخشد، خوب و درست است و من نمیتوانم مشخص کنم که کدام یک از اینها بهتر است.
خامش کن و پیر عشق را باش
کاندر دو جهان تو را امامست
هوش مصنوعی: سکوت کن و در محبت پیر عشق قرار بگیر، زیرا او در دو عالم هدایتگر توست.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۳۷۴ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
حاشیه ها
1397/08/19 22:11
نادر..
هر چت که صفا دهد صواب است..

مولانا