غزل شمارهٔ ۳۵۶
تو را در دلبری دستی تمامست
مرا در بیدلی درد و سقامست
بجز با روی خوبت عشقبازی
حرامست و حرامست و حرامست
همه فانی و خوان وحدت تو
مدامست و مدامست و مدامست
چو چشم خود بمالم خود جز تو
کدامست و کدامست و کدامست
جهان بر روی تو از بهر روپوش
لثامست و لثامست و لثامست
به هر دم از زبان عشق بر ما
سلامست و سلامست و سلامست
ز هر ذره به گفت بیزبانی
پیامست و پیامست و پیامست
غم و شادی ما در پیش تختت
غلامست و غلامست و غلامست
اگر چه اشتر غم هست گرگین
امامست و امامست و امامست
پس آن اشتر شادی پرشیر
ختامست و ختامست و ختامست
تو را در بینی این هر دو اشتر
زمامست و زمامست و زمامست
نه آن شیری که آخر طفل جان را
فطامست و فطامست و فطامست
از آن شیری که جوی خلد از وی
نظامست و نظامست و نظامست
خمش کردم که غیرت بر دهانم
لگامست و لگامست و لگامست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تو را در دلبری دستی تمامست
مرا در بیدلی درد و سقامست
هوش مصنوعی: تو در هنر عاشقانهات مهارت زیادی داری، اما من در بیعشقی و درد و رنج به سر میبرم.
بجز با روی خوبت عشقبازی
حرامست و حرامست و حرامست
هوش مصنوعی: عشقورزی جز با چهره زیبایت ممنوع و ناپسند است.
همه فانی و خوان وحدت تو
مدامست و مدامست و مدامست
هوش مصنوعی: همه چیز فانی و زوالپذیر است، اما خوان انس و وحدت تو همیشه پایدار و همیشگی است.
چو چشم خود بمالم خود جز تو
کدامست و کدامست و کدامست
هوش مصنوعی: اگر چشمانم را بمالم، جز تو کسی را نمیبینم و نمیتوانم کسی دیگر را تصور کنم.
جهان بر روی تو از بهر روپوش
لثامست و لثامست و لثامست
هوش مصنوعی: جهان به خاطر چهرهات در حال خفگی و پنهان شدن است و این حالت به صورت مکرر ادامه دارد.
به هر دم از زبان عشق بر ما
سلامست و سلامست و سلامست
هوش مصنوعی: در هر لحظه از عشق، پیامی از سلام به ما میرسد و این پیام مداوم و همیشگی است.
ز هر ذره به گفت بیزبانی
پیامست و پیامست و پیامست
هوش مصنوعی: هر ذره از جهان بیکلام پیامی دارد و پیامی را منتقل میکند.
غم و شادی ما در پیش تختت
غلامست و غلامست و غلامست
هوش مصنوعی: غم و شادی ما در برابر تو همچون بندهای است که همیشه در خدمت توست و به تو وابسته است.
اگر چه اشتر غم هست گرگین
امامست و امامست و امامست
هوش مصنوعی: اگرچه غم و نگرانی وجود دارد، اما تو پیشوای ما هستی و ما به رهبری تو اعتماد داریم.
پس آن اشتر شادی پرشیر
ختامست و ختامست و ختامست
هوش مصنوعی: این اشتر، که نمادی از شادی و قدرت است، در پایان برنامه یا مسیر قرار دارد و این پایان را بارها تأکید میکند.
تو را در بینی این هر دو اشتر
زمامست و زمامست و زمامست
هوش مصنوعی: در دو کلمهی "اشتر" و "زمام" اشاره به اسب و اصول و قواعدی است که در کارها باید رعایت شود. بنابراین، میتوان گفت: تو در اینجا به مسیر و راهی هدایت میشوی که با آن میتوانی بر اوضاع مسلط شوی.
نه آن شیری که آخر طفل جان را
فطامست و فطامست و فطامست
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی اشاره دارد که شیر در اینجا به معنای تغذیه و پرورش است. در حقیقت، به نظر میرسد که گفته میشود این شیر، آن شیری نیست که در آخر زندگی کودک او را پرورش دهد و به رشدش کمک کند. در واقع این عبارت بر اهمیت تغذیه و پرورش صحیح در مراحل مختلف زندگی تأکید میکند.
از آن شیری که جوی خلد از وی
نظامست و نظامست و نظامست
هوش مصنوعی: این جمله به تجلی و زیبایی حیرتانگیز طبیعت اشاره دارد که از وجود موجودی خاص و بینظیر ناشی میشود. این موجود به گونهای است که باعث شکلگیری و ساماندهی طبیعت و زندگی میشود و همه چیز بهدلیل او در نظم و هماهنگی قرار دارد.
خمش کردم که غیرت بر دهانم
لگامست و لگامست و لگامست
هوش مصنوعی: سکوت کردم چون غیرت از حرف زدنم جلوگیری میکند و مرا کنترل میکند.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۳۵۶ به خوانش آرش خیرآبادی
غزل شمارهٔ ۳۵۶ به خوانش نادیا رحمان
غزل شمارهٔ ۳۵۶ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1399/07/05 00:10
همایون
به نظر از اشعار قدیمی و پیش از ملاقات شمس است که نکته نو و معنی تازه ای ندارد