غزل شمارهٔ ۳۲۱۷
قالت الکأس ارفعونی کم تحبسونی
ان جسمی فی زجاج بالنوی لا تکسرونی
اجعلوا الساقی خبیرا عارفا عنه سلونی
اننی لست احب المفتری لا تظلمونی
فاذا انتم سکرتم فوق السکر سکرا
فاقرعوا بابالتقاضی واسألوا لا تقنطونی
کنت فی سیر خفی صورتی فیذالسکون
خلتمنی کالجماد ذاک من نکس العیون
ان اردتم انتعاشا فاتقوا مکرالظنون
ان نکستم فاستقیموا واحذروا ریبالمنون
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قالت الکأس ارفعونی کم تحبسونی
ان جسمی فی زجاج بالنوی لا تکسرونی
هوش مصنوعی: گفت: ای جام، مرا بالا ببرید، چرا مرا حبس کردهاید؟ بدن من در شیشه است و نمیخواهید بشکنیدم.
اجعلوا الساقی خبیرا عارفا عنه سلونی
اننی لست احب المفتری لا تظلمونی
هوش مصنوعی: ساقی را آگاه و باخبر کنید، از او بپرسید که من دوست ندارم دروغگویان را. به من ظلم نکنید.
فاذا انتم سکرتم فوق السکر سکرا
فاقرعوا بابالتقاضی واسألوا لا تقنطونی
هوش مصنوعی: پس وقتی که شما مست شدید و در مستی غرق شدید، به درگاه درخواست بروید و بخواهید؛ ناامید نشوید.
کنت فی سیر خفی صورتی فیذالسکون
خلتمنی کالجماد ذاک من نکس العیون
هوش مصنوعی: در مسیری آرام و ساکت قدم میزدم و چهرهام به گونهای بود که من را شبیه به موجودی بیحرکت و بیاحساس میکرد، مانند چیزی که در آنجا به خواب رفته یا غمگین است و هیچ نگاهی به اطراف ندارد.
ان اردتم انتعاشا فاتقوا مکرالظنون
ان نکستم فاستقیموا واحذروا ریبالمنون
هوش مصنوعی: اگر میخواهید زندگیتان رونق بگیرد، از توهمات و گمانهای بد دوری کنید. اگر به انحرافی دچار شدید، راست و درست به دنبال راه باشید و از شک و تردید در مرگ خود مراقب باشید.