اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن خواجه را از نیم شب بیماریی پیدا شدهست
تا روز بر دیوار ما بیخویشتن سر میزدهست
هوش مصنوعی: آن شخص از نیمهشب دچار بیماری شده و از آن زمان تا حالا بدون فکر و توجه به خود، به دیوار ما سر میزند.
چرخ و زمین گریان شده وز نالهاش نالان شده
دمهای او سوزان شده گویی که در آتشکدهست
هوش مصنوعی: جهان و زمین به گریه افتادهاند و از فریادهایشان در حال نالهزدن هستند. نفسهای او همچون آتش میسوزند، گویی که در آتشگاهی فرو رفتهاند.
بیماریی دارد عجب نی درد سر نی رنج تب
چاره ندارد در زمین کز آسمانش آمدهست
هوش مصنوعی: این فرد بیماری عجیبی دارد که نه درد سر دارد و نه تب و رنج، و به نوعی درمانی برای آن در زمین وجود ندارد زیرا این بیماری از آسمان بر او نازل شده است.
چون دید جالینوس را نبضش گرفت و گفت او
دستم بهل دل را ببین رنجم برون قاعدهست
هوش مصنوعی: وقتی جالینوس نبض را احساس کرد و گفت: "دستگاه من را کنار بگذار، دل را ببین، درد من غیرعادی است."
صفراش نی سوداش نی قولنج و استسقاش نی
زین واقعه در شهر ما هر گوشهای صد عربدهست
هوش مصنوعی: در شهر ما به دلیل این حادثه، هر گوشهای پر از شلوغی و سر و صداست، نه مشکلی از کمر درد و نه از بیماریهای دیگر وجود ندارد.
نی خواب او را نی خورش از عشق دارد پرورش
کاین عشق اکنون خواجه را هم دایه و هم والدهست
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده که نه خواب و نه خورشید از عشق تغذیه نمیشود. این عشق در حال حاضر برای خواجه (شخص مورد نظر) هم مانند دایه و هم مانند مادر است. به عبارت دیگر، عشق به طور کامل او را پرورش میدهد و به او حیات میبخشد.
گفتم خدایا رحمتی کآرام گیرد ساعتی
نی خون کس را ریختهست نی مال کس را بستدهست
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از خداوند طلب رحمت و آرامش میکند و میگوید آیا ممکن است لحظهای به ما آرامش دهد، لحظهای که در آن نه کسی خونش ریخته شده باشد و نه مالی از کسی گرفته شده باشد.
آمد جواب از آسمان کو را رها کن در همان
کاندر بلای عاشقان دارو و درمان بیهدست
هوش مصنوعی: به آسمان پیامی رسید که به کسی که در مشکلات عشق گرفتار است، بگوید رها کن. در دل عاشقان، راهی برای درمان و نجات وجود دارد.
این خواجه را چاره مجو بندش منه پندش مگو
کان جا که افتادست او نی مفسقه نی معبدهست
هوش مصنوعی: این شخص را کمک نکن و نصیحتش نکن، چون جایی که او قرار دارد نه مکان فساد است و نه معبد.
تو عشق را چون دیدهای از عاشقان نشنیدهای
خاموش کن افسون مخوان نی جادوی نی شعبدهست
هوش مصنوعی: عشق را مانند چیزی که دیدهای، از عاشقان نشنیدهای. پس سکوت کن و افسونگری نکن، زیرا آنچه میگویی جادو یا شعبده نیست.
ای شمس تبریزی بیا ای معدن نور و ضیا
کاین روح باکار و کیا بیتابش تو جامدست
هوش مصنوعی: ای شمس تبریزی، بیا که تو منبع نور و روشنایی هستی. این روح که با کار و بزرگی گرانبار است، بدون تابش تو بیحرکت و ساکن است.
حاشیه ها
بهترین زبان برا ی بیان حال مردان خدا که عاشق روی حضرت احدیت شده اند با نیمچه نگاهی مجنون وار خود را به در دیودار این زندگی دنیوی زده وجسم را همچون قفسی میدانند که مانع دیدار میگردد از شدت حالت ذوق واشتیاق معنوی سر از پا نشناخته به قول خود مولانا سجاده نشین با وقاری بودم بازیچه دست کودکانم کردی اری مستی عشق حق از شرابی است که رمز درست کردن ان شراب رافقط ساقی ان که خداست میداند بس
گفتم خدایا رحمتی که آرام گیرد ساعتی...
1392/03/30 20:05
امین کیخا
کیا و بیا یعنی شکوه ، کیار یعنی سستی و کندی و بی کیار یعنی چستی و فوری
کندر بلای عاشقان دارو و درمان بیهده ست
به اشارات مولانا دقت کنید. می گوید این حال "نیم شب" برای خواجه پیش آمده است. نیم شب سمبل حالتی است که فرد میان روز و شب،یعنی آگاهی کامل و ناآگاهی به سر می برد. او از خواب بیدار شد، اما هنوز نیمه هشیار است، پس درد می کشد تا کاملا هشیار شود. تا روز خود را به در و دیوار می زند و تقلا می کندو اما انسان کاملا هشیار، دیگر این وصف را ندارد زیرا همه چیز به کام اوست حتی اگر به کام ما زهر آید:
تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم
هر جا رو در گلشنم هر جا نشینم خرمم
این خواجه نیمه هشیار تا زمانی که به آگاهی کامل برسد درد می کشد.
1394/12/27 17:02
سعید جعفری
با سلام
به نظر می رسد متن درست مصرع زیر؛
گفتم خدایا رحمتی کرام گیرد ساعتی
عبارت است از؛
گفتم خدایا رحمتی کارام گیرد ساعتی
با تشکر
1399/05/24 20:07
علی ملک زاده فر
قسمتهایی از. این شعر در اپرای عروسکی مولوی با صدای محمد معتمدی به زیبایی اجرا شده است
1403/07/18 03:10
وحید نجف آبادی
پرسید یکی که عاشقی چیست
گفتم که مپرس ازین معانی
انگه که چو من شوی ببینی
وانگه که بخواندت بخوانی
1403/09/19 07:12
اقبال کاظمی
بخوان دیوان شمس و مثنوی را
مپرس اما هوش مصنوعی را
معلوم است که جمعبندی، سنجش و بکارگیری اطلاعاتی بدون احساس ،عاطفه و خودبرانگیزنده خیال و شعور هوش مصنوعی از ساحت ظریف شریف و بالخصوص شعر شهودی و پیچیده ای عرفانی بسیار بدور است. ولی شباهتی که هوش مصنوعی در این زمینه با افراد ازخودراضی، دیده درآ و شارلاتان دارد در این است که هرگز در معناکردن اشعار به ناتوانی خود اقرار نمی کند و هرچه سرهم بافته به خورد خواننده می دهد، یعنی "نمیدانم" در قاموس اش وجود ندارد و من تا به حال مشاهده نتوانستم.. به هرحال من خواندن نظریات هوش مصنوعی را در مورد معنای اشعار ضیاع وقت میدانم مگر اینکه گاهگاهی به قصد تفریح و تفنن باشد. حتا میتواند خطر گمراهی هم داشته باشد برای آنانکه سالکان تازه وارد این وادی اند.