گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۹۴

وقتت خوش ای حبیبی، بشنو به حق یاری
ارحم حنین قلبی لا تسع فی ضراری
دل را مکن چو خاره، مگزین ز ما کناره
یا منیة الفاد، دار ولا تمار
ساقی خاص روحی، در ده می صبوحی
اللیل قد تولی و البدر فی‌التواری
ای برده هوش ما را، یار آر دوش ما را
اسقیتنا کسا صرفا علی‌الخمار
مار را خراب کردی، غرق شراب کردی
حتی بدا و افشا، ما کان فی سراری
سلطان خیل مایی، لیلی لیل مایی
یا لدةاللیالی، یا بهجةالنهار
ای سِرّ طور سینا وی نور چشم بینا
انت‌الکبیر فینا، فارحم علی‌اصغار
هین نوبت جنون شد، مستی ما فزون شد
یا مسکرالعقول، یا هادم‌الوقار
شاه سخن‌ور آمد، موج سخن درآمد
نحن‌الصدا نصدی، والله خیر قاری

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وقتت خوش ای حبیبی، بشنو به حق یاری
ارحم حنین قلبی لا تسع فی ضراری
هوش مصنوعی: زمان تو خوش باد ای محبوب، به حق یاری، به قلب دلتنگ من رحم کن و در مشکلاتم یاری‌ام کن.
دل را مکن چو خاره، مگزین ز ما کناره
یا منیة الفاد، دار ولا تمار
هوش مصنوعی: دل را مانند خار نکن، از ما دوری مگزین، ای امید جان، در سرای عشق بمان و جدل نکن.
ساقی خاص روحی، در ده می صبوحی
اللیل قد تولی و البدر فی‌التواری
هوش مصنوعی: ای ساقی خاص، که روح را به نشاط می‌آوری، در بامداد شراب، شب گذشته رفته و ماه در پس پرده پنهان شده است.
ای برده هوش ما را، یار آر دوش ما را
اسقیتنا کسا صرفا علی‌الخمار
هوش مصنوعی: ای کسی که هوش ما را به تسخیر خود درآورده‌ای، یاری کن و بر دوش ما فرشته‌ای بگمار تا ما را از شراب خمار سیراب کند.
مار را خراب کردی، غرق شراب کردی
حتی بدا و افشا، ما کان فی سراری
هوش مصنوعی: تو مار را از بین بردی و به نوشیدن شراب واداشتیش، حتی بدی‌ها و رازهایی که در دل داشتم را فاش کردی.
سلطان خیل مایی، لیلی لیل مایی
یا لدةاللیالی، یا بهجةالنهار
هوش مصنوعی: ای پادشاه تمام خوبی‌ها و زیبایی‌ها، تو همچون لیلی در شب‌ها و نور روز هستی.
ای سِرّ طور سینا وی نور چشم بینا
انت‌الکبیر فینا، فارحم علی‌اصغار
هوش مصنوعی: ای راز کوه سینا و نور چشم بصیرت، تو بزرگ‌ترینی در وجود ما، پس بر کوچک‌ترهایت رحم کن.
هین نوبت جنون شد، مستی ما فزون شد
یا مسکرالعقول، یا هادم‌الوقار
هوش مصنوعی: زمان جنون فرارسیده است، و ما به شدت در حال مستی و شیدایی هستیم. ای کسی که عقل‌ها را سرمست می‌کنی یا ای کسی که آرامش و وقار را می‌زنی!
شاه سخن‌ور آمد، موج سخن درآمد
نحن‌الصدا نصدی، والله خیر قاری
هوش مصنوعی: ناگهان شخصی با هنر سخن‌وری به میان جمع آمد و صحبت‌هایش مانند موجی به گوش همه رسید. او با صدای بلند و واضح سخن می‌گفت و می‌توان گفت که تنها اوست که بهترین و زیباترین آواز را دارد.