گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۷۷

آدمیی، آدمیی، آدمی
بسته دمی، زانک نهٔ آن دمی
آدمیی را همه در خود بسوز
آن دمیی باش اگر محرمی
کم زد آن ماه نو و بدر شد
تا نزنی کم، نرهی از کمی
می‌برمی از بد و نیک کسان؟!
آن همه در تست، ز خود می‌رمی
حرص خزانست و قناعت بهار
نیست جهان را ز خزان خرمی
مغز بری در غم؟! نغزی ببر
بر اسد و پیل زن ار رستمی
همچو ملک جانب گردون بپر
همچو فلک خم ده، اگر می‌خمی

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آدمیی، آدمیی، آدمی
بسته دمی، زانک نهٔ آن دمی
هوش مصنوعی: انسان، موجودی است که در هر لحظه از زندگی‌اش تحت تاثیر شرایط و موقعیت‌ها قرار دارد. این تاثیرات به او امکان نمی‌دهند که همیشه همانطور که هست، باقی بماند و تغییرات مداوم در او به وجود می‌آورند.
آدمیی را همه در خود بسوز
آن دمیی باش اگر محرمی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی کسی را در درون خود بسوزانی، وقتی با او به وحدت و نزدیکی دست یافتی، در آن لحظه صمیمانه و همراه با محبت باش.
کم زد آن ماه نو و بدر شد
تا نزنی کم، نرهی از کمی
هوش مصنوعی: ماه نو کم‌کم ظهور کرد و به صورت کامل درآمد. این نشان می‌دهد که اگر کم‌کاری کنی و تلاش نکنی، به رشد و پیشرفت نخواهی رسید.
می‌برمی از بد و نیک کسان؟!
آن همه در تست، ز خود می‌رمی
هوش مصنوعی: آیا من باید از رفتارهای خوب و بد دیگران تأثیر بپذیرم؟ اما در واقع، من از خودم جدا نمی‌شوم و به خودم مراجعه می‌کنم.
حرص خزانست و قناعت بهار
نیست جهان را ز خزان خرمی
هوش مصنوعی: حرص و طمع مانند فصل پاییز است که به جای خوشی و خرمی، دلتنگی و سردی به همراه می‌آورد. اما قناعت و رضایت در زندگی شبیه به بهار است که طراوت و شادابی را به ارمغان می‌آورد. در واقع، دنیا با حرص و طمع، زیبایی و خوشی را از بین می‌برد.
مغز بری در غم؟! نغزی ببر
بر اسد و پیل زن ار رستمی
هوش مصنوعی: در غم و ناراحتی نباش! با قدرت و شجاعت بر مشکلات غلبه کن و همچون رستم، با بزرگی و نیرو به میدان بیا.
همچو ملک جانب گردون بپر
همچو فلک خم ده، اگر می‌خمی
هوش مصنوعی: در این بیت به تصویری از یک ملک اشاره شده است که باید در آسمان بپراود و همچون فلک به خود خم دهد. این تصویر به نوعی بر انعطاف‌پذیری و قدرت فردی تأکید دارد. اگر از او خواسته شود که خم شود و مقداری از شگفتی‌ها و زیبایی‌های خود را پنهان کند، باید بپذیرد و این کار را انجام دهد. در واقع، به نوعی به توانایی سازگاری و ادغام با شرایط اشاره می‌شود.

حاشیه ها

1395/05/13 21:08
رضا اهور

یا حق...
خلاصه منظور مولانا در در ین ابیات این است:
تا مادام که "بسته دم باشی" و خود را در هوای"هو" آزاد نکنی
همین آدم زمینی خواهی ماند1 پس بکوش تاآدمیت " تن خاکی"
را رهاکن وهوای "هو" را به خود بگیر ونفس خود را بشکن ونقص خودرا
در او از بین ببر.
... چرا که ماه نیز در اول به صورت هلال کوچک حلول میکند
و سپس کامل و بدر میگردد. پس از بد و خوب زمانه چه میرنجی؟
که همانا در خود مینگری مثل نگریستن در آینه.پس اگر چنان باشد
کسی مانند خزان میشوی که هدف این نیست
تو بجای فکر کردن به درد ورنج و مشکلات کمی اندیشه کن و بمانند رستم
از درد مترس .. آنوقت مانند ملایکه در گردش روزگار باشی و بالاتر از آن بپری
واین میسر نیست الا به خمیدگی وعزت نفس
والله اعلم...
...ومولانا این مفاهیم را در ابیات دیگر بسیار روشن تر از این
بیان فرموده اند. مارست که بخوانیم و به گوش جان بنیوشیم...

1399/07/20 15:10
بی نشان

بسته دمی زانکه نه ای آن دمی