اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کردم با کان گهر آشتی
کردم با قرص قمر آشتی
هوش مصنوعی: من با آن جواهری که در دل دارم، آشتی کردم، و همچنین با آن ماه گردی که در آسمان میدرخشد، صلح و دوستی برقرار نمودهام.
خمرهٔ سرکه ز شکر صلح خواست
شکر که پذرفت شکر آشتی
هوش مصنوعی: خمرهای که پر از سرکه بود، از شکر خواست که با هم به صلح برسند. شکر هم این درخواست را قبول کرد و رابطهای آشتیجویانه برقرار کردند.
آشتی و جنگ ز جذبهٔ حق است
نیست زدم، هست ز سر آشتی
هوش مصنوعی: صلح و درگیری ناشی از جذبه الهی است، نه بر اساس تصمیم من؛ بلکه این وضعیت به خاطر سر آشتی و دوستی است.
رفت مسیحا به فلک ناگهان
با ملکان کرد بشر آشتی
هوش مصنوعی: ناگهان مسیحا به آسمان رفت و با فرشتگان، انسانها را به صلح و آرامش دعوت کرد.
ای فلک لطف، مسیح توم
گر بکنی بار دگر آشتی
هوش مصنوعی: ای آسمان، اگر تو لطف کنی و دوباره به مسیح من نزدیک شوی، میتوانیم آشتی کنیم.
جذبهٔ او داد عدم را وجود
کرده بدان پیه نظر آشتی
هوش مصنوعی: عشق و جذبهٔ او باعث شده که چیزی که هیچ بود، به وجود آید و در این بین، نگاه او هم به نوعی به صلح و آشتی میانجامد.
شاه مرا میل چو در آشتیست
کرد در افلاک اثر آشتی
هوش مصنوعی: پادشاه، خواستهاش که همان آشتی و صلح است، بر زمین و آسمان تأثیر گذاشته و باعث ایجاد صلح و آرامش در همه جا شده است.
گشت فلک دایهٔ این خاکدان
ثور و اسد آمد در آشتی
هوش مصنوعی: زمانه، مانند دایهای است که از این زمین محافظت میکند و حالا دو نشانه آسمانی، یعنی ثور و اسد، به توافق رسیدهاند.
صلح درآ، این قدر آخر بدانک
کرد کنون جبر و قدر آشتی
هوش مصنوعی: به آرامی بیا و بدان که اکنون زمان آشتی و صلح فرا رسیده است و دیگر نیازی به جنگ و دعوا نیست.
بس کن کین صبح مرا، دایمست
نیست مرا بهر سپر آشتی
هوش مصنوعی: دیگر بس کن، این صبح و روز من دائمی نخواهد بود و من نیازی به وسیلهای برای آشتی ندارم.
حاشیه ها
1387/05/12 07:08
Mahroo Emamzadeh
مولانا بما میگوید اگر با کان گوهر که رمزی از دریای زندگی و یا هوشیاری درونی است آشتی کنیم به آرامش و عشق خدایی خواهیم رسید. و خمره سرکه رمزی از تلخی ها رنجها حسادتها و غیره است با شکر که سمبول شیرینی و آرامش است میخواهد آشتی کند و شکر این آشتی را می پذیرد و در آن هنگام شیر و همه حیوانات می توانند در کنار یکدیگر با صلح زندگی کنند. بطور خلاصه اگر ما با خدا آشتی کنیم با چشم خدا می بینیم، به خلق خدا عشق میورزیم و زندگی برایمان پر از صفا و آرامش خواهد شد.
1: در مصراع
نیست ز دم هست ز سر آشتی اگر فاصله ای میان "ز"و "دم" باشد خوانش سهل تر خواهد بود یعنی آشتی همواره از سر و بالا و علو و اعلاست نه از دم و اسفل ( بیان تمثیلی ارزشمندی آشتی در تقابل پلشتی قهر و جدایی )
2: ای فلک لطف مسیح توام