گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۶۲

ای که مستک شدی و می‌گویی
تو غریبی و یا از این کویی
مست و بی‌خویش می‌روی چپ و راست
بی چپ و راست را همی‌جویی
نی چپست و نه راست در جانست
آن که جان خسته از پی اویی
ز آن شکر روی اگر بگردانی
اگر نباتی بدانک بدخویی
ور تو دیوی و رو بدو آری
الله الله چه خوب مه رویی
دلم از جا رود چو گویم او
می‌برد جان و دل زهی اویی
هین ز خوهای او یکی بشنو
گاه شیری کند گه آهویی
در ره او نماند پای مرا
زانوام را نماند زانویی
جز به چوگان او مغلطان سر
گر به میدان او یکی گویی
هین خمش کن حدیث باز مپیچ
آسمان‌وار اگر یکی تویی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که مستک شدی و می‌گویی
تو غریبی و یا از این کویی
هوش مصنوعی: ای کسی که به شدت تحت تأثیر قرار گرفته‌ای و می‌گویی که تو ناآشنا هستی یا از اینجا دوری.
مست و بی‌خویش می‌روی چپ و راست
بی چپ و راست را همی‌جویی
هوش مصنوعی: مست و بی‌خود شده‌ای و در اطراف خود بی‌هدف می‌گردی، در حالی که حتی مسیر درست و نادرست را هم دنبال می‌کنی.
نی چپست و نه راست در جانست
آن که جان خسته از پی اویی
هوش مصنوعی: نی نه به سمت چپ است و نه به سمت راست؛ بلکه حقیقت در جان است، آن کسی که جانش از دنباله‌روی او خسته شده است.
ز آن شکر روی اگر بگردانی
اگر نباتی بدانک بدخویی
هوش مصنوعی: اگر روی زیبا و شیرین تو را از خود دور کنم، مثل چوب شکر که با بدی و زشتی همراه است، به نظر نخواهد آمد.
ور تو دیوی و رو بدو آری
الله الله چه خوب مه رویی
هوش مصنوعی: اگر تو دیو باشی و رو به آن بیاوری، خدا خدا! چه چهره زیبایی داری.
دلم از جا رود چو گویم او
می‌برد جان و دل زهی اویی
هوش مصنوعی: وقتی صحبت از او می‌کنم، دلم ناگهان جایش را ترک می‌کند، زیرا او جان و دل مرا می‌رباید. چه خوشا به حال او!
هین ز خوهای او یکی بشنو
گاه شیری کند گه آهویی
هوش مصنوعی: بنگر، گاهی انسان می‌تواند مانند یک شیر شجاع و قوي باشد و گاهی مثل آهویی نرم و آسیب‌پذیر. این بیانگر تغییرات و دوگانگی‌های درون انسان است.
در ره او نماند پای مرا
زانوام را نماند زانویی
هوش مصنوعی: در مسیر او، پایم خسته و ویران شده است و دیگر توان زانو زدن ندارم.
جز به چوگان او مغلطان سر
گر به میدان او یکی گویی
هوش مصنوعی: جز به چوبی که در دست اوست، هیچ چیز دیگری را نتوان در میدان او دید و کسی نمی‌تواند غیر از او در این عرصه سخن بگوید.
هین خمش کن حدیث باز مپیچ
آسمان‌وار اگر یکی تویی
هوش مصنوعی: میدانم که باید بدون اشاره به بیت، آن را به زبان ساده و روان بیان کنم: حواست را جمع کن و در مورد موضوع صحبت چیزهای اضافی نگو، مشابه آسمان که دور و پیچیده است. اگر فقط تو هستی، باید تمرکزت را بر روی یک نقطه بگذاری.

حاشیه ها

1399/08/28 12:10
بی نشان

1: گر نباتی بدانک بدخویی....
2: هین خمش کن در این حدیث مپیچ