گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۵۸

رو، مسلم تراست بی‌کاری
چونک اندر عنایت یاری
نقش را کار نیست پیش قلم
آن قلم را چه حاجت از یاری؟
همچو بت باش پیش آن بتگر
که همه نقش و رنگ ازو داری
گر بپرسد، چه صورتت باید؟
گو: « همان صورتی که بنگاری »
گر مرا تن کنی، تو جان منی
ور مرا دل کنی، تو دلداری
لطف گل، خار را تو می‌بخشی
چه کند شاخ خار، جز خاری؟
باده ده، باده خواهمان کردی
که حرامست با تو هشیاری

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رو، مسلم تراست بی‌کاری
چونک اندر عنایت یاری
هوش مصنوعی: چهره‌ات نشان می‌دهد که بی‌کار نیستی، زیرا در حمایت و لطف دیگران قرار داری.
نقش را کار نیست پیش قلم
آن قلم را چه حاجت از یاری؟
هوش مصنوعی: نقش، نیازی به کار ندارد و قلم هم به هیچ کمکی احتیاجی ندارد.
همچو بت باش پیش آن بتگر
که همه نقش و رنگ ازو داری
هوش مصنوعی: در برابر کسی که تمام زیبایی‌ها و ویژگی‌های تو به او وابسته است، باید همانند یک بت بایستی و نشان بدهی که چقدر تحت تأثیر او هستی.
گر بپرسد، چه صورتت باید؟
گو: « همان صورتی که بنگاری »
هوش مصنوعی: اگر بپرسد چه ظاهری داری، بگو: «همان ظاهری که خودت می‌بینی.»
گر مرا تن کنی، تو جان منی
ور مرا دل کنی، تو دلداری
هوش مصنوعی: اگر با من بدی، تو نفس من خواهی بود و اگر از من دوری کنی، تو مایه آرامش قلبم هستی.
لطف گل، خار را تو می‌بخشی
چه کند شاخ خار، جز خاری؟
هوش مصنوعی: گل با لطافت و زیبایی‌اش، به خار که نماد درد و رنج است، محبت می‌کند. اما در واقع، خار تنها همان خار است و نمی‌تواند چیزی جز هندسه خاری خود را نمایان کند. این نشان می‌دهد که محبت و بخشش ممکن است به کسانی که هیچ تغییر مثبتی نمی‌کنند، تعلق بگیرد، اما آن‌ها همچنان در ذات خود ثابت می‌مانند.
باده ده، باده خواهمان کردی
که حرامست با تو هشیاری
هوش مصنوعی: به من شراب بده، چون شراب باعث بی‌هوشی است و با تو، هوشیار بودن حرام است.